تعبير میشود ) میتوانيم بگوئيم هر سفيدی برای چشم زننده است هميشه ، والبته معنايش اين است مادامی كه سفيدی موجود است هميشه خاصيت زنندگیموجود است در مقابل در قضيه عرفيه عامه ، " ثبوت مادام الوصف " استنه مادام الذات ، و بعلاوه به وجه ديگری در مطلق قضايای دائمه ، هميشگیبه معنای مطلق نه نسبی يعنی هميشگی كه جميع زمانها را اشغال كند موجوداست و آن هميشگی در صدق است يعنی وقتی كه میگوئيم مثلا عدد چهار زوجاست هر چند عدد چهار ، گاهی هست و گاهی نيست ولی اين قضيه ازلا و ابداصادق است يعنی در جميع زمانها صادق است كه عدد چهار زوج است وبنابراين مانعی ندارد كه يك قضيه از يك نظر " وقتيه " باشد و از نظرديگر " دائمه " ، به همين اين معنا كه گفتيم ، مثلا اگر بگوئيم ماه دروقتی منخسف میشود كه زمين بين او و خورشيد حائل شود و يا اگر بگوئيم زيددر روز جمعه ايستاد در اينجا اگر نظر به ثبوت انخساف برای ماه وايستادن برای زيد بكنيم موقت است ولی از نظر ديگر يعنی اگر نظر به صدقاين قضيه بنمائيم اين هر دو قضيه دائمه است يعنی برای هميشه صادق استكه ماه در وقت حائل شدن زمين منخسف است و برای هميشه صادق است كه زيددر روز جمعه ايستاده است و نقطه مقابل دائمه به اين معنا ، قضايائی استكه صدق آن قضايا موقت است . اين قضايا ، قضايای " اعتباريه " استيعنی قضايائی كه مربوط به اعتبارات اجتماعی است مثل اينكه میگوئيم منمالك اين قلم هستم . در اين گونه قضايا حتی از لحاظ صدق نيز دوام نيستبه تفصيلی كه در جای ديگر بايد بحث شود و ما از اين اصل در بسياری ازمسائل اصول فقه و قواعد فقه نتائج مهمی میگيريم . |