درباره وجود ، گذشته از اينكه چيزی كه از خود وجود روشنتر باشد وجودندارد كه بعنوان يكی از آثار وجود ، معرف وجود واقع شود ، اساسا فرضوجود معرف مستلزم اينست كه قبلا با مفهوم وجود آشنايی داشته باشيم ،زيرا وقتی كه تعريف میكنيم ، معرف را موضوع ، و معرف را محمول قرارمیدهيم و حكم میكنيم كه : " آن اين است " اگر با مفهوم وجود آشنانباشيم مفهوم " است " را كه به اصطلاح و " وجود رابط " ( 1 ) استدرك نمیكنيم . پس قبلا بايد با مفهوم وجود آشنا باشيم تا بتوانيم وجودرا تعريف كنيم . و بنابراين تعريف واقعی وجود " دور " است ( 2 ) . پاورقی : 1 - بعدا در فريده دوم معنی " وجود رابط " روشن خواهد شد . 2 - اين بيان كه در بالا برای عدم امكان تعريف حدی و تعريف رسمی شد ،شايد بهترين بيان اين مطلب باشد و مقصود بوعلی در نجات كه گفته است :" وجود مبدأ اول همه شرحها و تعريفها است " همين است كه ما توضيحداديم . حاجی سبزواری در شرح بيت بالا میگويد : " از آن جهت وجود ، حد نداردكه بسيط است و از آن جهت رسم ندارد كه رسم بوسيله " عرضی " بايد باشدو عرضی از كليات پنجگانه است و همه كليات از سنخ ماهيت میباشند ووجود و عوارض وجود از سنخ ماهيت نمیباشند " . اين بيان در مورد " رسم" صحيح نيست . زيرا اولا هيچ ضرورتی نيست ، " عرضی " كه يكی ازكليات پنجگانه است از سنخ ماهيت باشد تا گفته شود وجود و عوارض وجوداز سنخ ماهيت نيستند ، و ثانيا اينكه میگويد عوارض وجود از سنخ ماهيتنيستند درباره عوارض مساوی وجود از قبيل وحدت ، وجوب ، و غيره صادقاست ، درباره مطلق عوارض وجود صادق نيست ، زيرا خود ماهيات از عوارضوجودند و به همين دليل مبحث ماهيت در فلسفه اولی ذكر میشود . ضمنا اين مطلب نيز خوب است تذكر داده شود كه اصطلاح " شرح الاسم " > |