ايرادی كه میتوان بر بيان آخوند گرفت اين است كه ايشان همين قدراثبات كردها ند كه معقول بالفعل معقول بماهو معقول است ، يعنی واسطه درعروض نداشته و در عروض معقوليت برای او هيچ غيری وساطت ندارد ، ( 1 )و سپس نتيجه میگيرند " فهو مع قطع النظر عن جميع الاغيار معقول " (2).در اينجا بايد گفت كه نتيجه مقدمه فوق اين است كه " هو مع قطعالنظر عن كل واسطه فی العروض معقول " ( 3 ) . و اين مطلب ثابت نمیشودكه " هو مع قطع النظر عن جميع الاغيار وعن جميع الوسائط حتی الوسائط فیالثبوت معقول " ( 4 ) . بنابراين كسی میتواند بگويد كه هر چند درمعقوليت معقول چيزی ديگر به عنوان واسطه در عروض دخالت ندارد ولی چهمانعی دارد كه چيز ديگری به عنوان واسطه در عروض دخالت ندارد ولی چهمانعی دارد كه چيز ديگری به عنوان واسطه در ثبوت دخالت داشته باشد .پس نمیتوان گفت كه " هو معقول سواء عقلها شیء من الخارج ام لا " ( 5 )، زيرا ممكن است تعقل شیء خارجی همان واسطه در ثبوت معقوليت باشد خواهآنكه " عاقل " علت مادی و موضوعی باشد و خواه علت فاعلی و ايجادیباشد ، همانطور كه معلوليت معلول نيز بدون واسطه در عروض است ولینمیتوان گفت كه " المعلول مع عدم جميع الاغيار معلول " و آنگاه اتحادعلت و معلول و همچنين اتحاد متحرك و محرك را نتيجه بگيريم . پس به هرحال نمیتوان گفت معقول بالفعل ، پاورقی : 1 - از چند مقدمه مذكور میتوان گفت كه نياز چندانی به مقدمه دومنداريم ، همين قدر كه ثابت كنيم معقول بالفعل ، معقول بما هو هو استيعنی در عروض معقوليت برای معقول موجود ديگری غير از خودش واسطه نيستبرای برهان كافی است . 2 - پس معقول با قطع نظر از جميع اغيار معقول است . 3 - معقول با قطع نظر از هر واسطه در عروض ، معقول است . 4 - معقول با قطع نظر از جميع اغيار و جميع وسائط و حتی وسائط در ثبوتمعقول است . 5 - معقول ، معقول است ، چه شیئی خارج - از ذات معقول - او را تعقلبكند يا نه . |