داشتهاند ، نسبت آن معلولات باهم ، همچنين نسبت هر يك از معلولات يكواجب با واجب ديگر نيز امكان بالقياس خواهد بود ( 1 ) . پاورقی : 1 - اينجا نيز سئوال ديگری پيش میآيد و آن اينكه چه فرقی است ميانامكان بالغير و امكان بالقياس كه امكان بالغير را از اقسام نه گانه خارجكرديم و اما امكان بالقياس را نگهداشتيم و حال آنكه چنانكه ديديم امكانبالقياس منحصر است به موردی كه دو واجب الوجود فرض كنيم و چنانكه درمباحث توحيد ثابت شد وجود و واجب الوجود محال است . جواب اين است كه امكان بالغير خود يك امر محالی است ، يعنی فرضامكان بالغير فرض يك امر محال است ، اما امكان بالقياس امر محالینيست آنچه محال است وجود دو امری است كه ممكن بالقياس باشند . يعنیآنچه محال است مصداق امكان بالقياس است و علت محال بودنش جنبه امكانبالقياس نيست ، جنبه ديگری است چنانكه از ادله وحدت واجب الوجودهويدا است . |