باشد و بايد هرگز ب نباشد . در اين شعر كلمه " فی الاذهان " به كار رفته است ، اشاره به اينكهوجود در ظرف ذهن متصف به آن صفتهای سه گانه میشود ، ولی در خارج متصفبه هر سه صفت نمیشود ، بلكه فقط به دو صفت از اين سه صفت متصف میشود، يعنی وجوب و امكان . زيرا بديهی است كه معنی امتناع اين است كه محالاست در خارج پديد آيد ، و چيزی كه در خارج است قهرا صفت امتناع رانمیپذيرد ( 1 ) . پاورقی : 1 - حقيقت اين است كه اين بن بست از آنجا پيدا شد كه حاجی سبزواریخواسته مطلق وجود را همان طور كه خود در شرح تصريح میكند اعم از رابط ومحمولی رابطی و محمولی نفسی قائم بالذات ، و محمولی نفسی قائم بغير ،مقسم قرار دهد . اما چنانكه قبلا گفتيم اساس آن تقسيمات غلط است .بنابر اصالت وجود طور ديگر بايد سخن بگوئيم . بنا بر اصالت وجود اگرحقيقت وجود را منظور و مقسم قرار دهيم نوعی تقسيم بايد انجام دهيم و اگرماهيت را منظور و مقسم قرار دهيم نوعی ديگر بايد انجام دهيم و حتی مفهوماقسام بنا بر هر يك از دو قسم متفاوت میگردد . اگر حقيقت وجود رامنظور قرار دهيم بايد بگوئيم حقيقت وجود يا واجب است و يا ممكن و شقسومی در كار نيست . و البته معنی امكان در باب وجود بنابر اصالت وجودبا امكان در باب ماهيت متفاوت است ، همچنانكه معنی وجوب نيز بنابراصالت وجود با وجوب بنابر اصالت ماهيت متفاوت است . و اما اگرماهيت را در نظر بگيريم ، ماهيت به تبع وجود و عدم متصف به اين صفاتسه گانه میشود . هر ماهيتی عقلا از نظر اتصاف به وجود از يكی از اين سهحال خارج نيست : يا واجب است و يا ممكن و يا ممتنع . يعنی يا واجبالوجود است يا ممكن الوجود و يا ممتنع الوجود و همچنين هر ماهيت مفروضالوجودی از نظر اتصاف به صفتی از صفات يا ثبوت آن صفت برای او ، يابالوجوب است ، يا بالامكان و يا بالامتناع . پس آنجا كه میخواهيم تقسيمرا سه جانبه قرار دهيم اگر بر مبنای اصالت ماهيت قضاوت میكنيم لزومیندارد ظرف را ، عالم ذهن قرار دهيم و اگر بر مبنای اصالت وجود قضاوتمیكنيم هرگز خود وجود تقسيم سه جانبه نمیپذيرد نه در ظرف ذهن و نه درظرف خارج و اما ماهيت كه بنابراين مبنا اعتباری > |