مرحله بعد از وجود خود آن صفات را داشته باشند و هيچ كدام از اينها ممكننيست . مثلا میگوئيم زيد ممكن الوجود است ، اگر امكان در خارج عارض زيد بشودلازم میآيد كه امكان را چيزی نظير علم و لذت از صفات نفسانی يا بلندی وكوتاهی و سفيدی و سياهی از صفات جسمانی فرض كنيم ، و حال آنكه قطعاچنين نيست ما میدانيم كه امكان از آن نوع معانی نيست كه بتوان آن راوجودی عليحده كه قابل تحقيق پزشكی يا روانشناسی باشد فرض نمود ( 1 ) .
پاورقی : 1 - اگر امكان در مرتبه بعد عارض زيد شده باشد آيا وجود زيد در مرتبهقبل از عروض امكان چه حالتی را دارد ؟ آيا واجب است يا ممتنع يا ممكن؟ بازای هر كدام از اين حالات اشكالی پديد میآيد . بعلاوه اگر وجود امكانغير از وجود زيد باشد پس دو وجود داريم يكی وجود زيد و ديگر وجود امكان، وجود امكان نيز به نوبه خود مانند وجود زيد يكی از سه صفت را ( وجوب، امكان ، امتناع ) دارا خواهد بود ، فرض میكنيم او نيز ممكن است ، پسامكان او نيز بايد وجود ديگری داشته باشد و مجموعا سه وجود میشود ، نقلكلام به وجود اين مكان میشود و لازم میآيد غير متناهی وجود امكان داشتهباشيم . و اگر فرض كنيم وجود امكان واجب است عين اين مطلب دربارهوجود وجوب جاری است . اما احتمال اينكه وجود امكان ممتنع باشد نمیرودزيرا فرض است كه موجود است و اگر ممتنع بود موجود نمیشد . |