وقتی میگوئيم زمان ، مكان و وضع از مشخصات هستند ، معنايش اين استكه شیء بدون زمان و مكان و . . . نمیتواند متشخص و موجود باشد ، يعنیزمان ما ، مكان ما . . . در تشخص معتبر است . پس اگر گفته شود اين شیءكه مشخصاتش متغير است ، تشخصش باقی است يا باقی نيست ؟ جواب ايناست كه هم باقی است و هم باقی نيست . هيچ مشخصی به آن دقتی كه بخواهيدباقی نيست ، ولی در عين حال اين شیء در هيچ حالی خالی از هيچ يك از اينمشخصات نيست ، يعنی هر كدام را بطور فرد ما دارد . پس جسم دائمامشخصاتش تغيير میكند در عين حال هيچ وقت هم خالی از مشخصات نيست .پس در شیء ، مشخصات معتبرند بوجهی و غير معتبرند بوجهی ، معتبرند بوجهالعموم و غير معتبرند بوجه الخصوص . نظير همان چيزی كه ما در موضوعحركت گفتيم كه ماده باقی است بوجه و باقی نيست بوجه آخر ، باقی استبوجه العموم ( چون در ضمن صوره ما باقی است ) ، باقی نيست بوجه آخر .اين نيز يك مطلبی كه ايشان اينجا گفتهاند . مشابهت موضوع در حركت عرضی و حركت جوهری در اينجا دو مطلب ديگر دارند كه قدری با هم مخلوطند ، يكی از آن دوادامه همين مطلبی است كه گفته شد . میگويند : در حركات عرضيهای كه دروقوعشان هيچ شك نيست ، مثل كيف و أين ، در اينجا موضوع چيست ؟ دراينجا شما بدون دغدغه جواب میدهيد كه موضوع جوهر است ، يعنی جسم است .مثلا جسم كه در سواد حركت میكند ، موضوع جسم است و ما فيه الحركه سواداست . يعنی جسم در هر آنی دارای فردی از سواد است ولی افراد بالقوه ،يعنی يك فرد متصلپاورقی : > اين نظير آن چيزی است كه امروزه درباره فشار خون میگويند . خون يكامر مزاجی است . خون بايد يك فشار معينی داشته باشد تا انسان بتواندزنده بماند اما اين فشار بايد بين دو حد باشد و وقتی بين اين دو حد درنوسان است مستلزم قطع حيات نيست ولی اگر از حداقل پائينتر و از حداكثر بالاتر برود ، آنگاه حيات به خطر میافتد . |