است . به همين دليل است كه تركيب ماده و صورت تركيب انضمامی نيست . بحثاينكه تركيب ماده و صورت تركيب انضمامی است يا اتحادی ، در فلسفههایپيش از مرحوم آخوند مثل بوعلی اصلا مطرح نبوده است ، تا زمان سيدصدرالدين دشتكی و جلال الدين دوانی . بعدها كه كاوش بيشتری در اين بارهشد سيد صدر الدين دشتكی برای اولين بار ثابت كرد كه تركيب ماده و صورتتركيب اتحادی است ، نه تركيب انضمامی . مرحوم آخوند در اين مسأله تابعسيد دشتكی است و روی اين مطلب تأكيد هم كرده است . بنابراين ماده و صورت چنين نيستند كه در خارج دو چيز باشند ، نيمی ازجسم ماده باشد و نيم ديگر صورت ، بلكه اينها در عين اينكه دو حيثيتاندو میگوييم جسم در خارج مركب است از ماده و صورت ، در عين حال اجزاءاين مركب در ظرف خارج در كنار يكديگر نيست كه ضميمه به يكديگر شدهباشند ، بلكه جسم به تمامه ماده است و به تمامه صورت ، منتهی ماده ازجنبه ناقص اين وجود واحد انتزاع میشود و صورت از جنبه كاملش . پس ايندو جزء نسبتشان نسبت ناقص به كامل است ، نظير اينكه عدد ناقص در عددكامل وجود دارد . مثلا خود عدد 5 را يك وقت به عنوان يك عدد در نظرمیگيريم و يك وقت ضمن عدد 10 در نظر میگيريم . عدد 10 اينجور نيست كهاز ضميمه شدن عدد 5 با عدد 5 ديگری به وجود آمده باشد . در باب ماهياتاعداد بحث میشود كه اصلا عدد 10 ماهيتش غير از ماهيت عدد 5 است . ولهذا هر عددی نوع مستقلی است ، ولی عدد 10 نوع مستقلی است كه در درونخود عدد 5 را هم دارد ، نه اينكه ضميمه شدن دو عدد عبارت است از 10 ،بحثی از ضميمه شدن نيست . بلكه يك ماهيت بسيطی است كه ماهيت ديگریرا كه به شكل ديگری میتواند مستقل باشد در درون خود دارد . اين است كهمیگوييم صورت ، ماده را هم در بردارد ، فصل جنس را هم در بردارد . در" منظومه " در مباحث ماهيات اين بحث هست كه " فی أن تمام حقيقه |