آنها را از ياد خدا هرگز باز نمیدارد . نمیگويد مردانی كه تجارت نمیكنند. اسلام نيامده است كه به مردم بگويد معامله نكنيد ، تجارت نكنيد ، برعكس تشويق كرده است كه كار كنيد ، كسب كنيد ، معامله كنيد ، تجارتكنيد . میفرمايد مردانی كه خريد و فروش میكنند ، تجارت میكنند ، كسبمیكنند ، مشاغل زندگی دارند ولی در حالی كه همه اينها را دارند ، آنی ،هم از خدا غافل نيستند ، پشت ترازوی عطاری و بقالی خودش است و دائماهم مشغول حرف زدن ومكالمه و جنس تحويل دادن و پول گرفتن است ، اماچيزی راكه هرگز فراموش نمیكند خداست ، خدا هميشه در ذهنش هست .اگركسی دائم الحضور باشد ، هميشه خدا در نظرش باشد ، طبعا هيچوقت گناهنمیكند . البته ما يك چنين دائم الحضوری غير از معصومين ( ع ) نداريم ،معصومين يعنی كسانی كه هيچوقت فراموش نمیكنند كه خدائی دارند .مثالی برايتان عرض كنم : آيا هيچ برای شما اتفاق افتاده است كهدستتان را در آتش ببريد يا برويد در آتش ؟ حالا اگر تشخيص ندهيد مسئلهديگری است . در تمام عمر يك بار هم اتفاق نمیافتد كه ما و شما ارادهبكنيم كه خودمان را توی آتش بيندازيم مگر وقتی كه بخواهيم خود كشی بكنيم. چرا ؟ برای اينكه علم مايه سوزندگی آتش ، علم ما به اينكه اگر تویآتش بيفتيم قطعا خواهيم مرد ، يك علم قطعی يقينی است وتا آتش رامیبينيم ، آن علم در ذهن ما حاضر میشود و لحظهای غفلت نمیكنيم . لهذا مااز اينكه خودمان را در آتش بيندازيم ، معصوميم ، يعنی آن علم و يقين وايمانی كه ما به سوزندگی آتش داريم هميشه جلوی ما را از اينكه خودمان راتوی آتش بيندازيم میگيرد . |