ركوع ، در سجود ، در حال دعا و در حال عبادت و مناجات ، « ركعا سجدا عبادتش است ، « يبتغون فضلا من الله و رضوانا » دعايش است . البتهنمیخواهم ميان دعا و عبادت مرز قائل بشوم . دعا عبادت است و عبادت همدعا اما گاهی يك عمل صرفا دعای خالص است ، يعنی عبادتی است كه فقطدعاست ولی عبادت ديگری دعا و غير دعا در آن مخلوط است مثل نماز ، و ياعبادت ديگری اساسا دعا نيست مثل روزه . « سيماهم فی وجوههم من اثر السجود » آنقدر عبادت میكنند كه آثارعبادت ، آثار تقوی ، آثار خدا پرستی در و جناتش ، در چهرهاش پيداست ،هر كه به او نگاه بكند در وجودش خداشناسی و ياد خدا را میبيند ، او راكه میبيند بياد خدا میافتد . در حديث است و شايد از رسول اكرم باشد كهحواريين عيسی بن مريم از او سؤال كردند : « يا روح الله ! من نجالس ؟ »ما با كی همنشينی كنيم ؟ فرمود : « من يذكركم الله رؤيته و يزيد فی علمكممنطقه و يرغبكم فی الخير عمله » ( 1 ) . باكسی بنشينيد كه وقتی او رامیبينيد به ياد خدا بيفتيد . در سيمای او ، در و جناتش خدا ترسی و خداپرستی را بيابيد ، با آن كسی كه علاوه بر اين ، يزيد فی علمكم منطقه سخنكه میگويد از سخنش استفاده میكنيد ، بر علم شما میافزايد . يرغبكم فیالخير عمله وقتی به عملش نگاه میكنيد ، به كار خير تشويق میشويد . باچنين كسانی نشست و برخاست كنيد . در دنباله آيه میگويد : « ذلك مثلهم فی التورية و مثلهم فی الانجيلكزرع اخرج شطئه فازره فاستغلط فاستوی علی سوقه » پاورقی : 1 - اصول كافیج 4 كتاب فضل العلم باب : مجالسة العلماء و صحبتهم . |