طبقه يا طبقاتی ديگر برانگيزانند ، دو جبهه در اجتماع بوجود بياورند ويك جبهه را عليه جبهه ديگر برانگيزانند . به اصطلاح چوب به دست اينهابدهند ، اسلحه بدست اينها بدهند و وادارشان كنند كه بر سر آنها بكوبند .البته اين كار خوبی است . در كجا كار خوبی است ؟ ! در جايی كه يك طبقهظالم و يك طبقه مظلوم بوجود بيايد . دعوت كردن مظلوم به احقاق حق خودشيك عمل انسانی است كه در اسلام اين عمل وجود دارد . پيغمبران هم اين كاررا میكردند ومخصوصا در برنامه اسلام تشويق و تقويت مظلوم عليه ظالم هست. از وصايای علی ( ع ) به دو فرزند بزرگوارش حسن ( ع ) و حسين ( ع )است كه : « كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا » ( 1 ) . هميشه دشمن ستمگرويار مظلوم و ستمكش عليه ستمگر باشيد . ولی يك عمل ديگر هست كه ساير رهبران انقلابها در دنيا قادر به انجامآن نيستند . فقط پيغمبران قادر بودهاند ، غير از آنها كسی قادر نيست . وآن اينست كه خود بشر را عليه خودش برانگيزانند يعنی كاری بكنند كه بشرخودش احساس گناه بكند و بعد خودش عليه خودش قيام كند ، انقلاب مقدسبكند ، كودتا بكند ، كه نام آن توبه است . شما در غير انبياء يك نفر راپيدا نمیكنيد كه قدرت داشته باشد مردم را عليه تبهكاريهای خودشان واداربه قيام و انقلاب كند . پيغمبران نه تنها مظلوم را عليه ظالم برمیانگيختند ، بلكه میتوانستند خود ظالم را عليه خودش بر انگيزانند ! شمااگر تاريخ اسلام را مطالعه بكنيد ، میبينيد اسلام هم مظلوم و فقير ومستضعفو به اصطلاح حقير شمرده شده راعليه آنگردن كلفتها ، مثل ابو سفيانها و ابوجهلها بر انگيخته است وهم افرادی را كه در صف و طبقه پاورقی : 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، نامه 47 ، صفحه . 977 |