بيرون خيمه ايستاده و نوبت گرفته بودند . يكی از آنها كه ظاهر برير است، با ديگری شوخی و مزاح میكرد ، ديگری به اوگفت امشب شب مزاح نيستگفت اساسا من اهل مزاح نيستم ولی امشب شب مزاح است . وقتی كه ديگران آمدند اين توابين و مستغفرين را ديدند ، میدانيددربارهشان چه گفتند ؟ پس از آنكه ازكنار خيمههای حسين گذشتند ، گفتند (دشمن اين حرف را میگويد ) : لهم دوی كدوی النحل ما بين راكع و ساجد ( 1) مثل اينكه انسان از كنار كندوی زنبور عسل گذشته باشد . صدای زمزمهزنبورها چگونه بلند است ؟ اين صدای زمزمه حسين و اصحابش به ذكر و دعا ونماز و استغفار اينگونه بلند بود . حسين ( ع ) میگويد من امشب را میخواهم شب توبه و استغفار خودم قراربدهم ( میخواهد شب معراج خودش قرار بدهد ) ، آنوقت آيا ما نيازی بهتوبه نداريم ؟ ! آنها نياز دارند و مانيازی نداريم ؟ ! بله ، آنب راحسين بن علی با اين وضع بسر برد . با حال عبادت بسر برد ، به كارهای خودو اهل بيتش رسيدگی كرد و در آن شب بود كه آن خطابه غرا را برای اصحابخودش قرائت كرد . از يك تائب در صحرای كربلا برايتان نام ببرم و عرض آخر من باشد : يكتوبه مقبول ، يك توبه بسيار بسيار جدی در كربلا توبه حربن يزيد رياحیاست . حر ، مرد شجاع ونيرومندی است . اولين بار كه عبيدالله زيادمیخواهد هزار سوار برای مقابله با حسين بن علی بفرستد ، او را انتخابمیكند . او به اهل بيت پيغمبر ظلم و ستم كرده پاورقی : 1 - دمع السجوم ص . 118 |