عمده ، آن رابطهای است كه ميان بنده و خدا ، ميان ما وجهان غيب بر قرارمیشود . دين از يك طرف مارا وادار میكند به عمل و كوشش و به تعبيراميرالمؤمنين به خدمت ، و از طرف ديگر میگويد پيوندها و رابطههايیمعنوی ميان غيب واينجا هست . تو دعا كن ، تو بخواه ، تواستمداد كن ، ازيك راه نهانی كه خودت نمیدانی ، به هدف و نتيجه میرسی . میگويد صدقهبده ، از يك راه نهانی كه تو نمیدانی رفع بلا ميكند . دعا كن ، كه البتهشرايطی دارد ، اگر دعا با آن شرايط صورت بگير ، از خداوند در كارهاالهام بخواه ، بعد میبينی در موقع معين ، سر بزنگاه ، خدا به قلب توالهامی كرد . از غيب به تو مدد میرسد . البته مدد غيبی شرايطی دارد ،معنايش اين نيست كه ما توی خانه مان بنشينيم و بگوئيم : ای غيب بيا بهمن مدد بده . نه ، مدد غيبی ، قانون و شرايط دارد . پس ، عمدهاينست كهما ايمان به غيب و ايمان به مددهای غيبی در يك شرايط معين داشته باشيم. اصلا وحی ، خود مدد غيبی است ولی در مقياس اجتماع بشر . آنجا كه ديگرپای علم بشر ، پای عقل بشر ، پای فعاليت بشر نمیرسد ، آنجا كه ديگر پایحس نمیرسد ، پای عقل و فكر نمیرسد ، خداوند به وسيله يك عده به نامپيامبران ، بشر را هدايت و راهنمايی میكند ، از غيب مدد میرساند . آنجاكه جای عجز و ناتوانی بشر است ، ديگر بشر فعاليت خودش را كرده ، است، كار خودش را انجام داده است ، ناتوان است و در قدرت او نيست ، جایمدد غيبی است . قرن درباره پيغمبر اكرم میفرمايد : « و اذكروا نعمة اللهعليكم اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكم ، فاصبحتم بنعمته اخوانا و كنتمعلی شفا حفرش من النار فانقذكم منها »( 1 ) ای پاورقی : 1 - سوره آل عمران ، آيه . 103 |