پس مقصود از اينكه قرآن میگويد هر كسی از خانه خودش خارج بشود مهاجربه خدا و پيغمبر ، مقصود از اين خانه خود ، خانه نفس است يعنی هر كساز خودی خارج بشود ، از منيت خارج بشود ، از انانيت خارج بشود ، هجرتبسوی خدا بكند ، اجرش بر خداست . ولی اين ، البته غلط است ، درستنيست . قرآن در اين آيه هر دو هجرت را ذكر كرده . اعجاز بيان قرآن ايناست كه ابتدا را خانه ذكر میكند ، همينخانه را نه خانه نفس را ، همينلانه را ، همين خانه گلی كه انسان در آن زندگی میكند . ولی قرآن میگويداين كسی كه میخواهی از خانهای به خانه ديگر هجرت بكنی ، آقائی كهمیخواهی از شهری به شهر ديگر هجرت بكنی به نام اينكه برا ايمانم هجرتمیكنم ، آقائی كه حتی از كشوری به كشور ديگر هجرت میكنی حسابش را بايدداشته باشی كه در عين اينكه به كشور ديگر هجرت میكنی حسابش را بايدداشته باشی كه در عين اينكه از جايی به جائی از مكانی به مكانی میروی ،هدف چيست ازاين هجرت و كوچ كردن ؟ هدف فقط و فقط بايد خدا باشد و بس. اگر هدف خدا نباشد ، اگر از اين سر دنيا هم بروی به آن سر دنيا . اگرتمام خانمان را هم رها بكنی ، زن و بچه و پدر و مادر و برادر و لباسها راهم رها بكنی ، لخت و عور بروی ، يك شاهی ارزش ندارد . اين بود كهپيغمبر فرمود : « من كانت هجرته الی الله و رسوله فهجرته الی الله ورسوله و من كانت هجرته الی مال يصيبه ام امرئة يصيبها فهجرته الی ماهاجر اليه » ( 1 ) . فرمود من مهاجر میخواهم اما مهاجر مخلص . من فقط دنبال اين نيستم كهعدهای از مكه يا شهرهای ديگر بياند به پاورقی : 1 - وسائل الشيعه ، كتاب جهاد . |