ببريد . فرمود : الان پول ندارم . گفت : من صبرمیكنم . حضرت فرمود : منبه شكم خود میگويم صبر كند . اگر من نمیتوانستم به شكم خود بگويم كه صبركند ، از تو میخواستم كه صبر كنی ! ولی من به شكم خود میگويم كه صبر كند.همين داستان را سعدی به شعر در آورده ، منتهی از زبان يك عارف میگويد .« و لو شئت لاهتديت الطريق الی مصفی هذا العسل ، و لباب هذا القمح ،و نسائج هذا القز » . من اگر بخواهم بلدم ، نه اينكه عقل و شعورم نمیرسد . میدانم كه چگونهمیتوان عاليترين لباسها ، عاليترين خوراكها ، آنچه كه سلاطين دنيا برایخودشان تهيه میكنند را تهيه كرد « و لكن هيهات ان يغلبنی هوای » ( 1 )معنی اين كار اينست كه من خود را در اسارت هوای نفس خود قرار دهم .نمیكنم . خطاب به دنيا میكند در تعبيرای بسيار زيبايی : « اليك عنی يادنيا فحبلك علی غاربك » يعنی برو گمشو ، « قد انسللت من مخالبك وافلت من حبائلك » ( 1 ) من در برابر تو آزادم . تو چنگالهايت را بهطرف من انداختی ولی من خود را از چنگالهای تو رها كردم . تو دامهای خودرا در راه من گستردی ، ولی من خود را از اين دامها نجات دادم ، من آزادمو در مقابل اين فلك و آنچه در زير قبه اين فلك است ، خود را اسيروذليل و زبون هيچ موجودی نمیكنم . به اين میگويند درگيری واقعی ، جهاد بانفس . روز يازدهم محرم يكی از سختترين روزهايی است كه بر اهل بيت پيغمبراكرم گذشته است . اگر صحنه كربلا را از دو طرف ، پاورقی : 1 - نهج البلاغه ، فيض الاسلام ، نامه 45 ص . 972 |