من حاضر نيستم برده ديگری بشودم ( در صورتی كه اين بردگی مادی نيست يعنیواقعا نيروی او استخدام نمیشود ، فقط روحش استخدام میشود ، بدنش كهاستخدام نمیشود ) ، اين يك نوع بردگی است . رات هم هست ، بردگی است. اما بردگی ای است كه تن انسان برده نشده است لكن روح انسان واقعابرده شده است . رباعی ای است منسوب به علی ( ع ) يعنی در آن ديوانمعروف است ، میفرمايد :
كد كد العبد ان احببت ان تصبح حرا |
و اقطع الامال من مال بنیآدم طرا |
لا تقل ذا مكسب يزری فقصد الناس ازریانت ما استغنيت عن غيرك اعلی الناس قدرا میفرمايد اگر دلت میخواهد آزاد زندگی كنی مثل بندگان و بردگان زحمتبكش ، كار كن ، رنج بكش ، و چشم از مال فرزندان آدم عمو ماهر كهمیخواهد باشد ، ولو حاتم طائی باشد ، ببند . يعنی نمیگويم چشم طمع از مالمردم پست و دنی ببند نه ، حتی چشم طمع ببند از مال مردم سخی ، با جودوكرم مثل حاتم طائی . بعد میگويد بعضی از افراد ، وقتی برخی ازشغلها بهآنها پيشنهاد میشود ، میگويند كارگريكن ، بيل بزن ، میگويد اين كار پستیاست ، حمالی كن ، میگويد پست است . میفرمايد هر كاری ، هر چه هم كه توآن را پست گمان بكنی پستتر از اينكه دست طمعت پيش ديگری دراز باشدنيست . لاتقل ذا مسكسب يزری فقصد الناس ازری چيزی از اين پستتر نيستكه تو به قصد مردم بروی ، به اين قصد بروی كه از مردم چيزی بگيری ،