اينها را در دورههائی كه زهاد و عباد زياد شدند يعنی بازار زهد وعبادتداغ شد ، ساختهاند و مخصوصا در قرنهای دوم و سوم هجری كه افرادی پيداشدند زهرا مسلك و خيلی افراطی در عبادت كه كارشان كم و بيش بهرهبانيت كشيده شده بود . از همان وقتهائی كه تصوف هم در دنيای اسلامپيدا شد ، ما میبينيم افرادی پيدا شدند كه تمام نيروی خودشان را صرفعبادت و نماز كردند و ساير وظائف اسلامی را فراموش نمودند مثلا در مياناصحاب اميرالمؤمنين مردی را داريم بنام ربيع بن خثيم همين خواجه ربيعمعروف كه قبری منسوب به او در مشهد است . حالا اين ، قبر او هست يا نهمن يقين ندارم و اطلاعم در اين زمينه كافی نيست ولی در اينكه او را يكیاز زهاد ثمانيه يعنی يكی از هشت زاهد معروف دنيای اسلام میشمارند ، شكینيست . ربيع بن خثيم اينقدر كارش به زهد و عبادت كشيده بود كه دردوران آخر عمرش ( 1 ) قبر خودش راكنده بود و گاهی میرفت در قبر ولحدیكه خودش برای خودش كنده بود میخوابيد ، و خود را نصيحت و موعظه میكرد، میگفت " يادت نرود عاقبت بايد بيائی اينجا . تنها جملهای كه غير ازذكر و دعا از او شنيدند آنوقتی بود كه اطلاع پيدا كرد كه مردم حسين بن علیفرزند عزيز پيغمبر را شهيد كردهاند ، چند كلمه گفت در اظهار تأثر وتأسف از چنين حادثهای : " وای بر اين امت پاورقی : 1 - اين مرد بعد از شهادت اميرالمؤمنين تا دوران شهادت ابا عبداللهكه بيست سال فاصله شد ، زنده بود يعنی ايامی كه امام حسين را شهيد كردنداو زنده بود . نوشتهاند بيست سال تمام اين مرد كارش عبادت بود و يككلمه هم به اصطلاح حرف دنيا نزد . |