باشد اما بايد توأم با يك پاكيزگی ديگر ، با يك نورانيت ديگر ، با يكسفيدی چهره ديگر باشد . فرمود : خدايا چهره مرا سفيد گردان آنجا كهچهرهها تيره وسياه میشود ( قيامت ) . خدايا ! آنجا كه چهرههائی سفيدمیشود چهره مرا سياه مكن ، مرا رو سيفيد گردان . آنجا كه افراد رو سياه ويار و سفيد میشوند ، مرا رو سياه مكن . بعد روی دست راستش آب ريخت وگفت : « اللهم اعطنی كتاب بيمينی و الخلد فی الجنان بيساری و حاسبنیحسابا يسرا » ، پروردگارا ! در قيامت نامه عمل مرا بدست راستم بده (چون نامه عمل سعادتمندها بدست راستشان داده میشود ) . خدايا ! در آنجااز من آسان حساب بكش ( به ياد حساب آخرت میافتد ) . بعد روی دستچپش آب ريخت وگفت : « اللهم لا تعطنی كتابی بشمالی و لا من وراء ظهری ولا تجعلها مغلولة الی عنقی و اعوذ بك من مقطعات النيران » . پروردگارانامه عمل مرا بدست چپم مده و نيز آن را از پشت سر به من مده ( نامه عملعدهای را از پشت سر به آنها میدهند نه از پيش رو كه آن هم رمزی دارد ). خدايا ! اين دست مرا مغلول و غل شده در گردنم قرار مده . خدايا ! ازقطعات آتش جهنم به تو پناه میبرم . میگويد ، بعد ديدم مسح سر كشيد وگفت : « اللهم غشنی برحمتك و بركاتك » خدايا ! مرا به رحمت و بركاتخودت غرق كن . مسح پا را كشيد و گفت : « اللهم ثبت قدمی علی الصراطيوم تزل فيه الاقدام » . خدايا ! اين دو پای مرا بر صراط ثابت بدارو ملغزان ، آنروزی كه قدمهای لغزند. « واجعل سعيی فيما يرضيك عنی » (1).خدايا عمل وسعی مرا ، روش و حركت مرا در راهی قرار بده كه رضای تو پاورقی : 1 - وسائل ، ج 1 ، ص 282 ، ح 1 ، اربعين شيخ بهايی حديث 5. |