آنها سازگار نباشد تغيير مسير میدهند . اما در موردحيوانات بسيار واضحاست ، مثلا يك گوسفند يا يك كبوتر و يا حتی يك مگس وقتی حركت میكند، همينقدر كه مواجه میشود با يك مشكل ، فورا مسير خودش را تغيير میدهدو حتی ممكن است يك گردش صد و هشتاد درجهای هم بكند ، يعنی درستدرخلاف جهت حركت اولی خودش حركت بكند . حتی نباتات هم اينطور هستند، يعنی گياهان هم در يك شرايط و حدود معين از درون خودشان خود را هدايتمیكنند ، مسير خود را تغيير میدهند . ريشه يك درخت كه در زير زمينحركت میكند و به سويی میرود ، اگر به صخرهای برخورد كند ، حالا رسيده يانرسيده ، خودش مسيرش را عوض میكند . همين قدر كه بفهمد كه جای رفتننيست و راهی ندارد ، مسيرش را تغيير میدهد . بديهی است كه انسان هم تااين حدود مثل گياه و حيوان است ، يعنی تغيير مسير میدهد . توبه برای انسان تغيير مسير دادن است اما نه تغيير مسير دادن ساده ازقبيل تغيير مسيری كه گياه میدهد و يا تغيير مسيری كه حيوان میدهد بلكهيك نوع تغيير مسيری كه مخصوص خود انسان است و از نظر روانی و روحیكاملا ارزش تحليل و بررسی و رسيدگی دارد . " توبه " عبارتست از يك نوع انقلاب درونی ، نوعی قيام ، نوعیانقلاب از ناحيه خود انسان عليه خود انسان . از اين جهت ، از مختصاتانسان است . گياه تغيير مسير میدهد ولی عليه خودش قيام نمیكند ،نمیتواند قيام بكند ، اين استعداد را ندارد . همان طوری كه ميان گياه |