است كه آيا واقعا انسان به نوعی عالیتر از خودش از نظر زيستی متبدلخواهد شد ، يا از نظر زيستی ، ديگر انسان به آخرين مرحله رسيده و اگرتكاملی باشد تكامل تاريخی است نه تكامل زيستی . چون بحث در تكامل تاريخی است ، در اين بحثی كه باز كرده تحت عنوان" افق رو به گسترش " در واقع میخواهد به طور مبهم جهت تكامل تاريخیبشر نسبت به آينده را نشان بدهد در بحث گذشته بحث راجع به گذشته بودكه آيا پيشرفت كرده ايم يا نكرده ايم ؟ بعضی گفتند نه ، بعضی گفتند آریحال نسبت به آينده بحث میكند ( 1 ) . اگر يادتان باشد ، در گذشته گفتيمكه ما بايد ببينيم با چه معياری میگوييم " پيشرفت " ؟ ممكن است معيار، قدرت باشد يعنی انسان در آينده قدرتش بر آنچه كه اكنون دارد افزايشپيدا خواهد كرد مقصود از " قدرت " ميزان تسلط انسان بر طبيعت است كهدر اين جهت علوم طبيعی و رياضی به او كمك میكند و هر چه بيشتر او را برطبيعت مسلط میكند ، و اين قدرت مربوط به رابطه انسان با طبيعت میشودكه اين رابطه در جهت قدرت ، تكامل پيدا میكند ( 2 ) . اين يك مسأله ،كه نويسنده در اينجا به اين جهت هيچ توجهی نكرده است . پاورقی : . 1 بحث گذشته درباره گذشته بود كه آيا انسان نسبت به گذشته از نظرتاريخی متكامل شده يا نه ؟ اين بحث راجع به آينده است كه چه در گذشتهمتكامل شده باشد و چه نشده باشد آيا در آينده متكامل خواهد شد يا نه ؟. 2 رابطه انسان با طبيعت در جهت قدرت انسان و تسلط او بر طبيعت ودر جهت آگاهی او از طبيعت تكامل يافته است و پيش بينی میشود كه درآينده نيز تكامل يابد . |