است كه يك نياز خيلی مبرم برای طرح آينده خودش پيدا میكند و اين همانمسأله نياز به وحی است . پس اين كه آيا انسان قادر است [ ضوابط كلی حاكم بر تاريخ را كشف كند] يا قادر نيست كه ما نمیگوييم قادر نيست يك مسأله است و اين كهتاريخ ضابطه دارد يا ندارد مسأله ديگری است حرف ما اين است : ضابطهدارد ولی بشر نمیتواند [ به آسانی به آن دست يابد ] به قول شما بشر بااين كه قانون تكامل تا امروز را به اين دقت شناخته ، راجع به آينده حتیدر تكامل زيست شناسی درمانده است بشر كه راجع به تكامل زيست شناسیهنوز به طور قطع نمیتواند اظهار نظر كند كه آينده چه خواهد شد و ساكتاست ، به طريق اولی در مسائل روحی ، معنوی و اجتماعی نمیتواند اظهار نظركند ، و لذا امثال ماركس كه راجع به گذشته اظهار نظر كرده اند گزافگفته اند تا چه رسد كه راجع به آينده بتوانند پيش بينی كنند كه چه میشودو چه نمیشود . |