كتاب پر بكنيد ، بعد آقای بروجردی میشود يك مرد قديسی كه سراسر زندگيشهمه خير است و بركت و فضيلت ، و اگر شما با آقای بروجردی بد باشيدحتما آقای بروجردی در زندگیاش يك نقاط ضعفی هم دارد ، میرويد از راستهاهم انتخاب میكنيد ، هيچ هم دروغ نمیگوييد ، در طول زندگی هشتاد ساله اينمرد شما میتوانيد يك عده داستان [ از اين نوع ] پيدا بكنيد ، همه همداستانهای راست باشد ، بعد بگوييد اين آقای بروجردی است ، در صورتی كهآقای بروجردی نه اين است نه آن ، آقای بروجردی مجموع اينهاست ، يعنیآنی است كه هم آن را داشته و هم اين را ، ولی وقتی شما میخواهيد از آقایبروجردی يك چهره خوب ترسيم بكنيد آنها را انتخاب میكنيد ، دروغ همنگفته ايد ، و وقتی میخواهيد از آقای بروجردی يك چهره بدی رسم كنيد ،اينها را انتخاب میكنيد ، دروغ هم نگفته ايد اينهاست كه میگويند تاريخرا بیارزش كرده ، يعنی شما سراغ هر مورخی در دنيا برويد میبينيد كه دريك قضيه ، تمام وقايع را آنچنان كه بوده است ، اعم از آنچه كه زشتباشد يا زيبا ، ننوشته ، بلكه انتخاب كرده ، و اين انتخاب بر حسب هدفیبوده كه از تاريخ نگاری داشته است اين جهت است كه مسأله ارزش تاريخمطرح میشود ، يعنی تاريخ به معنی تاريخ نگاری ، تاريخهای مكتوب ، چقدرقابل اعتماد است و چقدر قابل اعتماد نيست ، كه در همين كتاب ( 1 ) هماولين بحثش درباره ارزش تاريخ است ، هر چند نام نمیبرد . مسأله مهمی كه بايد عرض كنم اين است كه مسأله " محرك تاريخ " يكمسأله است و مسأله " فلسفه تطور تاريخ " مسأله ديگر معمولا اين دو ازيكديگر تفكيك نمیشوند میدانيم جامعه انسانی تحولات زيادی دارد از قبيلانحطاطها ، ترقيها ، جنگها ، صلحها ، رفاهها ، محروميتها و امثال اينهايكوقت ما جامعه انسانی را از نظر تنوع ، در تمام طول تاريخ پاورقی : . 1 [ مقصود كتاب لذات فلسفه است ] . |