است كه فيلسوفان كردهاند ( 1 ) . حال آيا خود اين تعريف كامل است يا نه ؟ در اين كه در اين تعريف ،جزئی از حقيقت هست شكی نيست ، يعنی كمال انسان را بدون كمال حكمت ودانش و دانايی نمیشود در نظر گرفت اگر نگوييم تمام كمال انسان دردانايی است لااقل ركنی از كمال انسان در دانايی هست در كلمات حضرتامير در نهج البلاغه جزء اموری كه برای جامعه زمان حضرت حجت كه از نظراسلام جامعه كامل و جامعه ايدآل انسان است ذكر شده است میفرمايد :« و يغبقون كأس الحكمة بعد الصبوح » ( 2 ) يك اصطلاح تقريبا شاعرانه وغزلسرايانه است " صبوح " جام بامدادی را میگويند و " غبوق " جامشبانه . را حافظ میگويد :
پاورقی : . 1 جامعه كامل از نظر فلاسفه يعنی جامعه فيلسوف . . 2 نهج البلاغه ، حكمت . 148 . 3 نظريه [ عرفای اسلامی ] بر دريافت حقيقت است ( نه حقايق ) آن همدريافت عينی و شهودی نه ذهنی و فكری . |