نداشته باشد نيست ، بحثی است كه فوق العاده اثر عملی دارد و به علاوه ماتا همه اينها را دقيقا و موشكافانه و مشروحا طرح نكنيم ، درست نمیتوانيممكتب اخلاقی اسلام خودمان را بشناسيم ببينيم اسلام ما اخلاق را روی چه پايهيا پايه هايی قرار داده است . نظريه زيبائی - آيا زيبايی قابل تعريف است ؟ گفتيم يك نظريه درباب اخلاق اين است كه اخلاق از مقوله زيبايی است .در اينجا سؤالهايی مطرح است ابتدا بايد اين سؤالات را جواب بدهيم تابعد به اصل مطلب كه میگويند اخلاق از مقوله زيبايی است برسيم اولين سؤالاين است كه جمال يا زيبايی چيست ؟ يعنی جمال و زيبايی را چگونهمیتوانيم تعريف بكنيم ، و به اصطلاح منطقيين ، جنس و فصل زيبايی چيست ؟زيبايی داخل در كدام مقوله است ؟ آيا داخل در مقوله كميت و جزء كمياتاست ؟ آيا جزء كيفيات است ؟ آيا داخل در مقوله اضافه ، و يك اضافهاست ؟ آيا يك انفعال است ؟ آيا يك جوهر است ؟ و از اين حرفها ، و ياصرف نظر از اجزاء تحليلی آن ، از نظر فرمولی و عينی ، زيبايی از چهساخته میشود ؟ آيا میشود فرمولی برای زيبايی به دست آورد ؟ آيا همان طوركه در شيمی برای امور مادی فرمول معين میكنند و مثلا میگويند آب مركبیاست دارای فرمول H2o زيبايی نيز در طبيعت فرمول دارد ؟ و بالاخره زيبايیچيست ؟ اين سؤالی است كه هنوز احدی به آن جواب نداده است كه زيبايیچيست ؟ و بلكه به عقيده بعضی ، نه تنها كسی جواب آن را درك نكرده ،بلكه اين سؤال جواب ندارد ، به اعتبار اينكه در ميان حقايق عالم عالیترين حقايق ، حقايقی است كه درباره آنها چيستی |