« اليهم فعل الخيرات » ( 1 ) . همان طور كه در تفسير الميزان استنباطفرموده اند ، نمیگويد : « و اوحينا اليهم ان افعلوا الخيرات »كه بشودتكليف تشريعی به اصطلاح ، بلكه میگويد : و اوحينا اليهم فعل الخيرات ماخود كار خير را در قلب مردم الهام و وحی كرديم قرآن میگويد ما به هربشری وحی فرستاديم اتفاقا يكی ديگر از اموری كه عموميت دارد وحی است .همان طور كه زيبايی و پرستش عموميت دارند ، در منطق قرآن وحی همعموميت دارد . آيا وحی منحصر است به آن شكل خاص از وحی كه بر انبياءعظام میشود ؟ آن ، كاملترين درجه وحی است قرآن میگويد : ما به هر انسانیوحی فرستاده ايم اما در همين حدود : « فالهمها فجورها و تقويها »( 2 ) ،« اوحينا اليهم فعل الخيرات ». نه تنها به هر انسانی ، بلكه میگويد مابه زنبور عسل هم وحی فرستاديم : « و اوحی ربك الی النحل »( 3 ) . نهتنها به زنبور عسل و حيوانات ، بلكه به نباتات و جمادات هم وحیفرستاديم : « و اوحی فی كل سماء امرها »( 4 ) . منتهی وحيی كه به يكانسان عادی میشود ديگر توسط جبرئيل انجام نمیشود ، شكل ديگری دارد مثلنور است : نور پنج شمعی هم نور است ، نور خورشيد عالمتاب هم نور استولی نور بالاخره نور است وحيی كه بر پيغمبر اكرم نازل میشود مثل نورخورشيد عالمتاب است ، والهامی كه به همه افراد انسان شده است مثل يكچراغ چند شمعی . يك چنين چيزی . اما آن نظريه ای كه میگويد اخلاق از مقوله زيبايی است آيا درست پاورقی : 1 ) سوره انبياء آيه . 73 2 ) سوره شمس ، آيه . 8 3 ) سوره نحل ، آيه . 68 4 ) سوره فصلت ، آيه . 12 |