زندگی خودش هست و از يك ميل كه مربوط به شخص خودش هست ناشی میشود وهدف ، لذتی است كه به خودش برسد يا دفع رنجی است كه از خودش بشود (مثل مراجعه انسان به پزشك كه برای دفع رنج يا دفع خطری است كه از خودشمیشود ) يك كار طبيعی است كار اخلاقی كاری است كه از عاطفه ای عاليتراز تمايلات فردی يعنی عاطفه غير دوستی سرچشمه میگيرد كارهای اخلاقیانسانها كارهايی است [ ناشی از اين ] كه آن انسانها غير را هم دوستمیدارند يعنی تنها خودشان را دوست ندارند ، به سرنوشت ديگران هم مانندسرنوشت خودشان علاقهمند هستند و از اينكه به غير سود يا لذتی برسد هماناندازه شادمان میشوند كه به خودشان سودی برسد و خودشان به لذتی برسند والبته اين درجات دارد گاهی عاطفه غير دوستی آنچنان در بعضی از انسانهااوج میگيرد كه از اينكه به ديگران لذت يا سود برسانند بيشتر خوشحالمیشوند تا اينكه به خودشان لذت يا سود برسانند يعنی از اينكه بپوشانندبيشتر خوشحال میشوند تا بپوشند ، از اينكه بخورانند بيشتر لذت میبرند تابخورند ، و از اينكه آسايش برسانند خوشحالترند تا خودشان به آسايشبرسند . مبدأ و هدف در كار انسان هر كاری در انسان مبدأی دارد و غايتی يعنی در انسان يك احساس ، يكميل ، يك عاطفه هست كه محرك او به يك كار است و اگر نبود محال بودكه انسان آن كار را انجام بدهد محال است انسان كاری را |