نبايد خودش را ببازد ، نبايد خودش را بفروشد ، و از طرف ديگر ، انسانبايد با هوای خودش مبارزه كند كه اين " خود " فرمان به بدی میدهد ازجمله قرآن میگويد : آيا ديدی آن كسی را كه خواسته های خود را معبود خويشقرار داد ؟ " نفس " در سنت و حديث حال میرويم سراغ سنت و حديث مثلا میرويم سراغ نهج البلاغه . در يك جامیبينيم نفس و هوای نفس با شدت و كوبندگی عجيبی كوبيده میشود ، و اينموارد زياد هم هست : « المؤمن لا يمسی و لا يصبح الا و نفسه ظنون عنده »( 1 ) مؤمن خصلتش اين است : صبحی را به شام نمیبرد و شبی را به صبحنمیآورد مگر اينكه نفسش مورد بد گمانی او است ، هميشه با يك نوع بدگمانی به نفس خود نگاه میكند ، مثل آدمی كه همسايه خائنی داشته باشد كهبه او اعتماد ندارد و دائما در فكر اين است كه اين همسايه خيانتی نكندعلی ( ع ) میگويد : مؤمن بايد هميشه به نفس خودش به چشم يك خائن و كسیكه نمیشود به او اعتماد كرد و مورد بدگمانی و بدبينی است نگاه كند ، كهدر اين زمينه ، در ادبيات اسلامی چه عربی و چه فارسی بسيار است . سعدیمیگويد :
پاورقی : 1 ) نهج البلاغه فيض ، خطبه 175 ، ص 566 به اين صورت : . . . ان المؤمن » . . . |