جهت كه اينجا محل مقدسی است ، مركز تعليم و تربيت است و مناسبتر هميناست كه يك مبحث تربيتی و اخلاقی مطرح شود امشب هم به نظرم رسيد كهمبحث ديگری را كه هم تناسب زمانی داشته باشد و هم تناسب مكانی ، هممربوط به تعليم و تربيت و اخلاق باشد و هم ضمنا تشريح و توضيحی باشد ازيكی از فصول زندگانی حسين بن علی عليه السلام مطرح كنم و شايد مناسب بودكه عنوان مطلب را " انضباط اخلاقی " قرار میدادم ، ولی عنوان ديگری راكه مقدمه آن مطلب است مطرح میكنم و آن " مسأله خودی در اخلاق " استكه فصل مهمی است و اولين فصل اخلاق فصل خودی میباشد " فصل خودی " يعنیچه ؟ اولا همان طور كه میدانيد گذشته از بعضی روشها و سيستمهای اخلاقی كهبه تربيت و عادتهای اجتماعی و تربيتی چندان اهميت نمیدهند بلكه مخالفآن و طرفدار بازگشت انسان به طبيعت اوليه هستند و ما فعلا به اينها كارینداريم و نظريه آنها هم مردود شناخته شده است ساير مكاتب اخلاقی بالاخرهنوعی اخلاق ، يك روش خاص اخلاقی ، يك سيستم مخصوص تربيتی را برای بشرلازم و ضروری میدانند منتها يكی میگويد فلان روشن و سيستم اخلاقی و تربيتیخوب است و ديگری روش و سيستم ديگری را پيشنهاد میكند . چرا بشر نياز به روش اخلاقی و تربيتی دارد ؟ حال در زندگی بشر ، اخلاق و تربيت و ايجاد عادتها - كه به قول معروفطبيعت ثانوی میباشند - ايجاد طبيعت ثانوی و ملكات مصنوعی در روح بشركه " خلق " ناميده میشود چه ضرورتی دارد و چطور شده كه |