زيبايی معقول حالا كه رسيديم به اين حد كه زيبايی منحصر به زيباييهای مربوط به غريزهجنسی نيست ، در همه محسوسات اين عالم هست ، و منحصر به محسوسات اينعالم نيز نيست ، مربوط به معانی فكری هم هست ، يك قدم برويم بالاتر ،از اين بالاتر هم وجود دارد : زيبايی معقول ، يعنی زيبائيی كه فقط عقلانسان آن را درك میكند ، نه حس انسان آن را درك میكند و نه قوه خيالانسان ، در يك اوج و مرتبه ای بالاتر است ، و به آن میگويند زيبايی عقلیيا حسن عقلی نقطه مقابل ، زشتی عقلی يا نازيبايی عقلی است اينجاست كهمتكلمين اسلامی ( البته متكلمين شيعه و متكلمين معتزله نه اشاعره ) وهمچنين فقهاء اسلامی ( باز فقهاء شيعه و آن گروه از فقهاء اهل تسنن كه ازنظر كلامی معتزلی بوده اند ) معتقدند به حسن عقلی بعضی از كارها و قبح وزشتی عقلی بعضی از كارها يعنی مدعی هستند كارهای بشر دو گونه است : بعضیكارها فی حد ذاته [ يعنی ] خود كار زيبا و جميل است ، با عظمت است ،جاذبه و كشش دارد ، حركت ايجاد میكند ، عشق و علاقه ايجاد میكند ،ستايش آفرين است ، [ و بعضی كارها چنين نيست ] . اصلا بحث ما از همينجا شروع شد كه ما پاره ای از كارهای بشر را میبينيم كه با كارهای عادی وطبيعی او متفاوت است كارهای طبيعی و عادی بشر كارهايی است كه ستايشهاو آفرينها و تحسينها را بر نمیانگيزد ولی پاره ای از كارهاست كه شكوه وعظمت و جلال دارد ، جمال و زيبايی دارد ، در مقابل خودش تواضع و خشوع وتحسين میآفريند و واقعا هم اين جور است كيست . كه ببيند انسانی خود رافدای نجات جامعه خودش |