است . احساساتی را كه انسان كسب نكرده نمیشود اخلاق به حساب آورد . ب : اخلاق محدود به غير دوستی نيست ايراد ديگر : دايره اخلاق از حدود غير دوستی وسيعتر است همه اخلاقهايعنی همه كارهای مقدس و با شكوه انسان از نوع غير دوستی نيست نوعی ديگريعنی يك سلسله كارهای با عظمت و شكوه و قابل تقدير و تقديس و آفرينگويی و حمد در انسان هست بدون اينكه ربطی به غير دوستی داشته باشد ، وهمان طور كه انسان ، ايثار يا احسان را تقديس میكند ، آن كار را همتقديس میكند مثل آن چيزی كه عرب از آن به اباء الضيم تعبير میكند يعنیتن به ذلت ندادن انسانها در آن وقت كه با خطری مواجه میشوند و امرشاندائر است ميان اينكه زيانی را متحمل بشوند و عزتشان را حفظ كنند و يابرای اينكه زيان مالی يا جانی را متحمل نشوند تن به ذلت و پستی بدهند ،مختلفند ما انسانهايی را در تاريخ میبينيم كه جان خودشان را از دستمیدهند و تن به ذلت نمیدهند ، میگويد : « الموت اولی من ركوب العار »( 1 ) مرگ بهتر است از اينكه انسان ننگ ذلت را متحمل بشود اميرالمؤمنين فرمود : « و الحيوه فی موتكم قاهرين » ( 2 ) . گاندی میگويد : " در جهان فقط يك نيكی وجود دارد و آنپاورقی : 1 ) لهوف ( با ترجمه ) ، ص 119 نفس المهموم ، ص . 187 2 ) نهج البلاغه فيض ، خطبه 51 ، ص 138 [ ترجمه : زندگی در مرگشماست در حالی كه پيروز باشيد ] . |