حداكثر اين است كه همه در ثروت با همديگر برابر باشند اين چه ربطی داردبه اينكه انسانی مثلا در جنگها خودش را فدای انسانهای ديگر بكند ، يااينكه انصاف بدهد در مقابل حقيقت نسبت به انسانهای ديگر ؟ درباره اينمطلب هم ان شاء الله بعدا عرايضی عرض خواهم كرد . پس ، از نظر اسلامی ما در همه احساسهای اخلاقی انسان ، احساس كرامت وشرف و عزت و قدرت و عظمت در درون خود و در خود واقعی خويش است ، آنهم عزت و شرف و كرامت و قدرت و عظمت واقعی و خود واقعی انسان همان« نفخت فيه من روحی »( 1 ) است كه خدای متعال در قرآن بيان كرده استانسانهای كامل اسلام از نظر اخلاق ، يعنی انسانهايی كه خود را بهتر ازديگران شناخته اند ، شرف و كرامت را در ذات خودشان بيشتر از ديگراناحساس كردهاند . قبلا عرض كردم كه حماسه های امام حسين ، همه در اطراف كرامت و عزت وشرافت و نفاست نفس دور میزند اوامر به معروف و نهی از منكرش هماحساسی است از اين گونه احساسها میفرمود : « الا ترون ان الحق لا يعمل بهو ان الباطل لا يتناهی عنه ليرغب المؤمن فی لقاء الله محقا » ( 2 ) مردم! چشمهايتان نمیبيند ؟ آيا نمیبينيد نيكيها چگونه دارد مهجور و متروكمیشود و به آنها عمل نمیشود ؟ نمیبينيد زشتيها چگونه رايج شده است ؟ يكمؤمن اسلام ، يك انسان شريف ، مرگ را بر زندگيی كه در آن همواره باچنين تابلوهای زشت مواجه باشد و از تابلوهای عالی انسانيت هرگز بهچشمش نخورد ترجيح میدهد : « ليرغب المؤمن فی لقاء الله محقا » ( 2 )بايد چنين پاورقی : 1 ) سوره حجر ، آيه . 29 [ ترجمه : از روح خود در آن دميدم ] .2 ) بحار الانوار ، ج 44 ، ص . 381 |