و هم به تعبيرات مختلف در كلمات اميرالمؤمنين علی عليه السلام آمدهاست كه : « من عرف نفسه عرف ربه » ( 1 ) هر كس خود را بشناسدپروردگار خود را شناخته است يا نيست ولی اين دستور هست مثلا امام صادقعليه السلام در حديثی كه در تحف العقول و بسيار مفصل است و جمله هایبسيار حكيمانهای در آن هست و ظاهرا روايت عبدالله بن جندب استمیفرمايد : « انك قد جعلت طبيب نفسك [ و عرفت آية الصحة ] و يبينلك الداء و دللت علی الدواء » ( 2 ) ای انسان ! تو طبيب خويشتن قرارداده شده ای [ و نشانه سلامت به تو شناسانده شده است ] و دردها برای توبيان شده است ، و به دواهای آن دردها هم رهنمايی شده ای غرض اين جهتاست كه اين تعبير و شبيه اين تعبير در كلمات اكابر بشريت زياد آمدهاست سقراط كه در حدود دو هزار و پانصد سال پيش میزيسته ، سخن مهمی كهاز او باقی مانده همين است كه " خودت را بشناس " مسئله خودشناسی چهاهميت و ارزشی دارد و برای چه منظوری توصيه شده است ؟ برای دو منظورتوصيه شده است يك منظور همان است كه خودت را بشناس تا بتوانی خدا رابشناسی قبلا از گاندی معاصر خودمان جمله ای نقل كردم كه گفت : من ازمطالعه [ ( اپانيشادها " يعنی قديمترين كتابهای مذهبی و عرفانی هند ، سهدستور فرا گرفتم و آنها دستور العمل من در زندگی شد يكی اينكه در جهانفقط يك شناسايی وجود دارد و آن شناسايی " خود " است دوم اينكه هر كسخود را شناخت خدا را شناخته است و جهان را . پس در اپانيشادهای پاورقی : 1 ) غرر الحكم و در رالكلم ، فصل 77 حديث 301 با عبارت : من عرفنفسه فقد عرف ربه » . 2 ) تحف العقول ( با ترجمه ) ص . 316 |