كه خودش سودی برده باشد مسئله مصلحت با مسئله منفعت نبايد اشتباه بشودمصلحت ، دائر مدار حقيقت است مصلحت و حقيقت دو برادر هستند كه ازيكديگر جدا نمیشوند مصلحت يعنی رعايت حقيقت را كردن نه رعايت سود خودرا كردن ، كه اين منفعت است افرادی دروغ میگويند ، دروغی به منفعتخودشان میگوئيد چرا دروغ گفتی ؟ میگويد دروغ مصلحتی گفتم برای اينكه شندرغاز بيشتر سود ببرد دروغ میگويد ، و میگويد دروغ به مصلحت گفتم اينمصلحت نيست ، دروغی است مثل همه دروغهای ديگر پس اين مطلب اشتباهنشود : دروغ مصلحت آميز غير از دروغ منفعت خيز است . مسئله ديگر اين است كه همين طور كه كانت اين سخنش را جوری گفته استكه لازمه اش اين است كه راست را هميشه بايد گفت بدون توجه به نتيجهاش ، و دروغ را هرگز نبايد گفت بدون توجه به نتيجه اش ( چون به قول اوفرمان وجدان ، مطلق است و آن فرمان عقل است كه مشروط است ، فرمانوجدان ، اگر و مگر و مصلحت و از اين حرفها سرش نمیشود ) همين طور عدهای ، و بيشتر زردشتيها اين را بر سعدی عيب گرفته اند كه سعدی بد آموزیكرده است در مقاله ای كه يكی از فضلای خودمان نوشته بود آمده بود درهندوستان بعد از آنكه انگلستان آنجا را احتلال كرد و مدارس آنجا زير نظرآنها اداره میشد گفته بودند سعدی را درس ندهيد برای اينكه او بد آموزیكرده ، گفته است دروغ مصلحت آميز به از راست فتنه انگيز است و اين ،بچه ها را از حالا در راستگويی سست میكند ببينيد چه مردم خوبی هستند !اينقدر دلشان به حال مردم هند سوخته است كه نمیخواهند بچه هايشان آنگونهتربيت بشوند بلكه میخواهند راستگو باشند و حتی دروغ |