داخلی يعنی از راه جنس و فصل ( ماده و صورت ) و تعريف به علل خارجیيعنی از راه علت فاعلی يا از راه علت غائی بنابر اين تعريف ، اخلاق رااز راه غايت تعريف كرده اند گفته اند فعل اخلاقی يعنی فعلی كه غايت آن، غير خود باشد . قبل از آنكه وارد نقد اين تعريف بشويم تعريف ديگری را كه شبيه ونزديك به اين تعريف است ذكر میكنيم : بعضی ديگر جور ديگری تعريف كرده اند گفته اند : فعل اخلاقی آن فعلیاست كه ناشی از احساسات نوع دوستانه باشد در انسان يك سلسله عواطفمیتواند [ وجود ] داشته باشد اگر منشأ يك فعل ، عاطفه نوعدوستی بود ، آنفعل ، اخلاقی است اين تعريف با تعريف اول ، در نتيجه يكی است ، منتهاآن از راه غايت تعريف كرده ، و اين از راه فاعل ، چون فعلی كه غايت [آن ] غير باشد ، بدون اينكه انسان احساسات غير دوستی داشته باشد عملاممكن نيست ممكن است صاحب آن نظريه چنين عقيده ای داشته باشد ولی واقعاممكن نيست و فعلی هم كه ناشی از احساسات غير دوستانه باشد قهرا هدف [از آن ] غير است تفاوت اين دو تعريف اين میشود كه اولی به علت غائیتعريف كرده است و دومی به علت فاعلی ، ولی ديديم خيلی نزديك بهيكديگرند . آيا اين تعريف درست است ؟ آيا میشود گفت فعل اخلاقی يعنی فعلی كهغايت [ آن ] غير است يا ناشی از احساسات غير دوستانه است ؟ به نظرمیرسد خالی از اشكال نباشد [ مثلا با توجه به ] احساسات مادرانه كهاختصاص به انسان ندارد و در حيوانات هم هست ، |