پرستش چيست ؟ همان طور كه در باب زيبايی گفتيم ، اولين سؤال اين است : پرستشچيست ؟ پرستش را تعريف كنيد ، جنس و فصلش را بگوييد ، تحليل بكنيد ،اجزاء و عناصر تشكيل دهنده آن را بگوييد اگر مقصود از پرستش ، اعمالپرستشانه انسان باشد يعنی آن كارهايی كه انسان به عنوان پرستش انجاممیدهد ، مثلا نماز میخواند ، روزه میگيرد ، حج میكند ، دعا میخواند ، صلهارحام میكند برای خدا ، اگر مقصود اعمال عبادی انسان باشد ، توضيحش خيلیروشن است : عبادت مثلا يك نوعش نماز است ، نماز هم يك سلسله سخنها واعمال و نيتهاست : ركوع است ، سجود است ، قيام است ، ذكر و غيره استولی اگر پرستش ، يك حقيقتی باشد كه اين اعمال كه از طرف خدای متعالبرای ما معين شده در واقع شكل دادن و قالب ساختن برای آن حقيقت و آنتجلی فطری است كه در ما وجود دارد ، و به عبارت ديگر شكل و قالب واندامی است كه برای ما تعيين كرده و ساخته اند برای يك حقيقت كه در ماوجود دارد ، حقيقتی كه ما چه بفهميم و چه نفهميم ، چه توجه داشته باشيم وچه توجه نداشته باشيم در عمق فطرت ما وجود دارد ، آری اگر پرستش اينباشد كه همين هم هست تعريفش يك تعريف ساده ای نيست همان طور كه قبلاعرض كرديم ، فيلسوفان از تعريف عدالت اظهار عجز میكنند ، از تعريفزيبايی كه به قول آنها غريزه ای است از غرايز بشر اظهار عجز میكنند ،حتی از تعريف علم اظهار عجز میكنند شما اگر سراغ كتب فلاسفه برويدمیبينيد صد جور علم را تعريف كرده اند يكی میگويد علم از مقوله كيفاست ، ديگری میگويد |