را ] منكر میشوند در يك جا مجبورند قبول بكنند مثلا همان برتراند راسلجای ديگر كه میرسد دم از انسانيت و شرافت انسانی میزند ولی فلسفه هایآنها به هيچ وجه نمیتواند شرافت انسانی را تأييد و توجيه بكند . مسئلهاخلاق و شرافتهای انسانی و اخلاقی جز در مكتب خداپرستی در هيچ مكتب ديگریقابل توجيه و تأييد نيست تنها اين مكتب است كه میتواند آن را توجيهبكند و اساسا خود همين اخلاق و شرافت اخلاقی در وجود انسان ، يكی ازدروازه های معنويت است ، يعنی يكی از دروازه هايی است كه انسان را باعالم معنی آشنا میكند و به عالم مذهب معتقد مینمايد . مراتب عبادت چون درباره عبادت در اين زمينه بحث كرديم يك مطلب ديگر را بايدعرض بكنم و آن اين است كه عده ای در كتابهايشان نوشته اند كه اساسامذهب با اخلاق به آن معنای شرافت اخلاقی جور در نمیآيد زيرا مذهبمعنايش اين است كه انسان خدا را عبادت بكند ، و عبادت خدا فقط برایترس از جهنم و يا طمع بهشت است ، پس بر میگردد به مطامع مادی انسان ،و حال آنكه كار اخلاقی يك كار شرافتمندانه است يعنی فقط به خاطر شرافتو قداست آن كار است . اين مطلب را توضيح بدهم . از نظر دين مقدس اسلام عبادت مراتب دارد عالی ترين عبادت عبادتیاست كه از همه اين امور خالی است يعنی در آن نه طمع بهشتی هست و نهترس از جهنمی ولی در عين حال عبادتهايی هم كه به طمع بهشت و يا به خاطرترس از جهنم است . عبادت است . فی الجمله توضيح میدهم : در |