موضوع
تشويق به فرا گرفتن و هشيارى و عمل صالح .
[ 682 ]
75 العمل الصّالح و من خطبة له عليه السّلام الحثّ بالوعي و العمل الصّالح
رحم اللّه عبدا سمع حكما فوعى ، و دعي إلى رشاد فدنا ، و أخذ بحجزة هاد فنجا . راقب ربّه ، و خاف ذنبه ، قدّم خالصا ، و عمل صالحا . اكتسب مذخورا ، و اجتنب محذورا ، رمى غرضا ، و أحرز عوضا ، كابر هواه ، و كذّب مناه . جعل الصّبر مطيّة نجاته ، و التّقوى عدّة وفاته . ركب الطّريقة الغرّاء ، لزم المحجّة البيضاء . إغتنم المهل ، و بادر الأجل ، و تزوّد من العمل . [ 1 684 ]
[ 683 ]
75 عمل شايسته از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است تشويق به فرا گرفتن و عمل شايسته
خداوند رحمت كند بندهاى را كه حكمى ( حكمتى ) شنيد و به خوبى فرا گرفت ،
و به راه رشدى دعوت شد و بدان نزديك گرديد ، و به دامن راهنمايى دست زد و نجات يافت ، پروردگارش را پيوسته در نظر داشت ، از گناه خويش انديشيد ، عمل خالصى پيش فرستاد ، و كار شايستهاى انجام داد ، ذخيرهاى به دست آورد ، و از محذورات ( كارهاى ناشايست ) اجتناب كرد ، هدفى را نشان كرد و زد ( مقصدى را تشخيص داد و بدان سوى شتافت ) ، و برابرى به دست آورد ، با هواى نفس به ستيزه برخاست ، و آرزوى ( فريبنده ) را دروغ پنداشت . صبر را مركب رهوار نجات ، و تقوا را رهتوشه وفات قرار داد ، بر ( كشتى ) راه روشن و گشاده سوار شد ، و روش درخشان را ملازم گرديد . فرصتها را غنيمت شمرد ، و از اجل پيشى گرفت ، و از عمل ( نيك ) توشه برگرفت . [ 1 685 ]
[ 684 ]
[ 1 682 ] ما روي مثل هذه الخطبة في مصادر أخرى :
الف « روضة الكافي » للكليني ( ره ) :
193 عليّ بن الحسين المؤدب و غيره ، عن أحمد بن محمّد بن خالد ، عن اسماعيل بن مهران ، عن عبد اللّه بن أبي الحارث الهمداني ، عن جابر ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال : خطب أمير المؤمنين عليه السّلام فقال :
« الحمد للّه الخافض الرّافع ، الضّارّ النّافع ، الجواد الواسع ، الجليل ثناؤه . . . فرحم اللّه امرءا راقب ربّه ، و تنكّب ذنبه ، و كابر هواه ، و كذّب مناه . . . امرءا جعل الصّبر مطيّة نجاته ، و التّقوى عدّة وفاته و دواء أجوائه ، فاعتبر و قاس . . . » . ( حديث 193 ، ص 150 ) .
ب « تحف العقول » لابن شعبة الحرّاني :
و قال عليه السّلام : « رحم اللّه امرءا راقب ربّه ، و توكّف ذنبه ، و كابر هواه ، و كذّب مناه . زمّ نفسه من التّقوى بزمام ، و ألجمها من خشية ربّها بلجام ، فقادها إلى الطّاعة بزمامها ، و قدعها عن المعصية بلجامها ، رافعا إلى المعاد طرفه ، متوقّعا في كلّ أوان حتفه ، دائم الفكر ، طويل السّهر ، عزوفا عن الدّنيا ، كدوحا لآخرته ، جعل الصّبر مطيّة نجاته ، و التّقوى عدّة وفاته ، و دواء جواه . . . » .
( ص 208 ) .
[ 685 ]
[ 1 683 ] ترجمه روايات منابع ديگر :
الف « روضه كافى » نوشته ثقة الاسلام كلينى رحمة اللّه عليه :
193 على بن حسين مؤدّب و ديگرى ، از احمد بن محمّد بن خالد ، از اسماعيل بن مهران ،
از عبد اللّه بن ابى الحارث همدانى ، از جابر ، از ابى جعفر عليه السّلام روايت كردند كه گفت :
امير المؤمنين عليه السّلام خطبهاى خواند و گفت :
سپاس ويژه فرود آورنده ، بر آورنده ، زيان رساننده ، سود رساننده ، بخشنده گشاده دستى كه ستايش او گرانسنگ است . . . پس خدا رحمت كند شخصى كه پروردگارش را پيوسته در نظر داشت ، گناهش را سركوب كرد ، و با هواى نفس به ستيز برخاست ، و آرزوى خود را دروغ پنداشت . . . آن كس كه پايدارى را مركب رهوار نجات ، و پرواپيشگى را ساز و برگ وفات و درمان سركشيهاى درون قرار داد ، و به دنبال آن عبرت آموخت و به سنجش ايستاد . . .
ب « تحف العقول » نوشته ابن شعبه حرّانى :
آن حضرت ( ع ) گفت : خدا رحمت كند آن كس كه پروردگارش را پيوسته در نظر داشت ، و از گناهش دست برداشت ، با هواى نفس به ستيز برخاست ، و آرزوى خود را دروغ دانست . نفس خود را با تقوا مهارى شايسته كرد ، و از ترس پروردگارش لگام زد ، و آن را به سوى فرمانبردارى كشانيد ، و با لگام آن را از نافرمانى بدين سوى آورد ، و چشم به روز باز پسين دوخت ، و هر لحظه مرگش را انتظار داشت ، پيوسته در انديشه است ، و بسيار شب زنده دار ، بر كنار از دنيا ، و پرتلاش براى آخرتش ، پايدارى را مركب رهوار نجات ، و پروا دارى را ساز و برگ وفات ، و درمان سركشيها قرار داده است . . .
[ 687 ]