[ توضيح مترجم ]
اين خطبه نيز درباره طلحه و زبير است . أبو مخنف گويد : مسافر بن عفيف بن أبى الاحلس گفت چون نمايندگان على عليه السّلام از نزد طلحه و زبير و عايشه برگشتند و اعلام جنگ كردند ، آن حضرت ايستاد و خطبه خواند . آنگاه خطبهاى را ذكر كرده كه مشتمل بر بيشتر مطالب اين خطبه است .
مدائنى از جناده روايت كرده گويد در اوّل خلافت على از مكّه وارد مدينه شدم . بانگ نماز را شنيدم و ديدم مردم در مسجد الرسول اجتماع كردند ، على عليه السّلام با شمشير آويخته به مسجد وارد شد ، همه مردم به او مىنگريستند ، ايستاد و خطبه خواند . دو خطبه ديگر هم روايت شده كه متضمن مضامين اين خطبه مىباشند .
ظلم و تعدّى نسبت به توده ، در طبقات حاكمه و اشراف ، قبل از اسلام ، سالها در سراسر جهان وطن گرفته بود و جهل و باطل به آخرين حد رسيده بود ، اسلام وطن بيدادگرى را بواسطه بر انداختن زندگانى طبقاتى خراب كرد و عقايد و آراء باطل را از ميان برد ، تمام مقاومتهايى كه در مقابل حكومت حق ، در اسلام شد براى برگرداندن همان اوضاع بود ،
امير المؤمنين هوش و گوش پيروان خود را متوجّه مىكند كه فريب ظواهر دينى اين احزاب را نخورند و به مبدأ و سر سلسله اين جنبشها متوجه باشند و خود را بدون تزلزل و اضطراب آماده كارزار كنند .
[ 276 ]
22 رجوع الجور و من خطبة له عليه السّلام