[ توضيح مترجم ]
پس از مدّتى جنگ ميان دو لشكر در صفّين ، خصوص در شب ليلة الهرير كه تا صبح در ميان ظلمت شب و تحت مراقبت ستارگان درياى خونين با جزر و مدّى بر پا بود ، فضا از
[ 423 ]
نهيب فرماندهان و شيهه اسبها و نعره سپاهيان مرتعش گرديده دائما در ميان آن ظلمت شمشيرها و نيزهها برق مىزد .
هر چه از عمر شب كاسته مىشد و آثار شكست در سپاهيان ظلمت بواسطه دميدن صبح ظاهرتر مىگرديد ، اثر هزيمت در لشكريان شام آشكارتر مىشد و شمشيرها و نيزههاى سواران مخصوص مالك به سرا پرده معاويه نزديكتر مىگرديد . در اينجا معاويه با اضطراب و ذلت از تدبير عمرو عاص كمك جست . عمرو بن عاص دستور داد قرآنها را بالاى نيزهها نصب كنند و مردم را به كتاب خدا بخوانند . به همين وسيله اختلاف در جبهه عراق روى داد .
بعضى از سران سپاه و مقدسين نادان ، امير المؤمنين را به متاركه وادار كردند و قرار بر حكومت حكمين گذاردند . از طرف معاويه عمرو عاص معين شد و از طرف اهل عراق ،
بر خلاف ميل امير المؤمنين ، أبو موسى تعيين گرديد .
بنا شد در قلعه دومة الجندل جمع شوند و درباره حكومت رأى دهند . عمرو عاص أبو موسى را فريب داد و او را پيش از خود به منبر فرستاد و او معاويه و على را از خلافت عزل كرد ، عمرو عاص به منبر رفت و معاويه را نصب كرد . چون خبر اين حكميّت شوم به على ( ع ) رسيد با تأثر به مسجد رفت و اين خطبه را خواند .
[ 424 ]
35 معصية النّاصح و من خطبة له عليه السّلام بعد التّحكيم