1 الظّروف الإجتماعيّة في عصر البعثة و قيامه صلّى اللّه عليه و آله برسالته
إنّ اللّه ، سبحانه ، بعث محمّدا ، صلّى اللّه عليه و آله ، و ليس أحد من العرب يقرأ كتابا و لا يدّعي نبوّة ، فساق النّاس حتّى بوّأهم محلّتهم ، و بلّغهم منجاتهم ، فاستقامت قناتهم ، و اطمأنّت صفاتهم . [ 1 410 ] ( 2 )
[ 407 ]
33 به فتنه افتادگان از سخنان آن حضرت عليه السّلام است هنگام بيرون رفتنش براى جنگ اهل بصره ( اصحاب جمل )
عبد اللّه بن عبّاس گويد : در ذيقار ( آبى بوده ميان واسط و كوفه نزديك بصره كه در آنجا پيش از اسلام جنگى ميان عرب و ايران روى داد و ايرانيان شكست خوردند ) به امير المؤمنين عليه السلام وارد شدم . آن حضرت مشغول پينهزدن كفش خود بود ، چون مرا ديد گفت : قيمت اين كفش چند است ؟ گفتم قيمت ندارد . گفت : « به خدا سوگند اين كفش نزد من محبوبتر است از حكومت بر شما مگر آنكه حقّى را بر پا دارم يا باطلى را دفع كنم ، » ( 1 ) پس از اين سخن ، از ميان خيمه خود به سوى لشكر بيرون رفته خطبه خواند و گفت :
1 شرايط اجتماعى عصر بعثت و اقدام پيامبر اكرم در انجام رسالت خود
خداوند سبحان آنگاه محمد ( ص ) را به رسالت برانگيخت كه نه احدى از عرب كتابى مىخواند و نه نبوتى را مدّعى بود .
پس مردم را به پيش راند تا به جايگاه سعادتشان منزل داد و به سر منزل نجاتشان رساند ، پس نيزهشان ( پرچمشان ) راست شد ، و سنگ پايه ( كاخ عظمت و سعادتشان ) مستقر گرديد . [ 1 411 ] ( 1 )
[ 408 ]