2 التّعريف بالدّنيا و واجب ساكنيها
و الدّنيا دار مني لها الفناء ، و لأهلها منها الجلاء [ 3 ] ، و هي حلوة خضرة [ 4 ] ،
و قد عجلت للطّالب و التبست بقلب النّاظر ، فارتحلوا منها بأحسن ما بحضرتكم من الزّاد ، و لا تسألوا فيها فوق الكفاف ، و لا تطلبوا منها أكثر من البلاغ . [ 2 502 ] ( 2 )
[ 3 ] وَ لَوْلاَ أَنْ اللّهُ عَلَيْهِمُ الجَلاءَ . الحشر 3 .
[ 4 ] مأخوذ من الحديث النبوي : « إنّ الدّنيا حلوة خضرة ، و إنّ اللّه مستخلفكم فيها فناظر كيف تعملون » .
[ 501 ]
45 شيرين سر سبز و از خطبههاى آن حضرت عليه السّلام است 1 سپاس رحمت و نعمت خدا
سپاس خداوندى راست كه از رحمتش نااميدى ، و از نعمتش موردى تهى نيست ، و از مغفرتش كسى مأيوس نمىشود ، و از عبادتش تكبّر و استنكاف نبايد ورزيد ، همان خداوندى كه هيچ رحمتى از او زائل نشود ، و از جانب او هيچ نوع نعمتى مفقود نگردد . [ 1 503 ] ( 1 ) 2 شناسانيدن اين جهان و وظيفه ساكنان آن
دنيا سرمنزليست كه پايهاش بر فنا نهاده شده است ، و براى اهلش كوچ كردن از آن مقدّر گشته است [ 3 ] . دنيا شيرين و سرسبز ( بهرهاى ) است [ 4 ] كه به سوى خواستگار شتافته ، با ايجاد اشتباه در دل ناظر خود را براى او آراسته است . پس ( فريب آن را نخوريد ) و به بهترين توشهاى كه در دسترس شما است بهره گرفته از آن كوچ كنيد ، و در آن بيش از اندازه كفايت نخواهيد ، و از آن ، زياده بر آنچه شما را به سر منزل ابديت رساند ، نجوييد . [ 2 503 ] ( 2 )
[ 3 ] و اگر خدا كوچ كردن از اين جهان را سرنوشت حتمى آنان قرار نداده بود .
[ 4 ] بىگمان اين جهان بهرهاى شيرين و سرسبز است ، و بدون شك خدا خواسته است كه شما به عنوان جانشين در آن به سر بريد و سپس نگران آنست كه چگونه عمل مىكنيد .
[ 502 ]
[ 1 500 ] ما روي مثل هذا الفصل من الخطبة في مصادر أخرى :
« من لا يحضره الفقيه » للشيخ الصّدوق :
1482 و خطب أمير المؤمنين عليه السّلام يوم الفطر فقال :
« الحمد للّه الّذي خلق السّماوات و الأرض ، و جعل الظّلمات و النّور ، ثمّ الّذين كفروا بربّهم يعدلون 1 ، لا نشرك باللّه شيئا ، و لا نتّخذ من دونه وليا . . . 2 و الحمد للّه الّذي لا مقنوط من رحمته 3 ،
و لا مخلو من نعمته ، و لا مؤيس من روحه 4 ، و لا مستنكف عن عبادته . . . 5 أوصيكم [ عباد اللّه ] بتقوى اللّه الّذي لا تبرح منه نعمة ، و لا تنفد منه رحمة ، و لا يستغني العباد عنه ، و لا يجزي أنعمه الأعمال . . . » .
[ 2 500 ] ما روي مثل هذا الفصل في مصادر أخرى :
« من لا يحضره الفقيه » : من نفس الخطبة التي خطب أمير المؤمنين ( ع ) يوم الفطر :
« . . . و الدّنيا دار كتب اللّه لها الفناء ، و لأهلها منها الجلاء ، فأكثرهم ينوي بقاءها و يعظم بناءها ، و هي حلوة خضرة ، و قد عجّلت للطّالب ، و التبست بقلب النّاظر ، و يضنّ ذو الثّروة الضّعيف ، و يحتويها الخائف الوجل ، فارتحلوا منها يرحمكم اللّه بأحسن ما بحضرتكم ، و لا تطلبوا منها أكثر من القليل ، و لا تسألوا منها فوق الكفاف ، و ارضوا منها باليسير . . . » . ( ج 1 ،
ص 516 ، خطبة العيدين ) .
-----------
( 1 ) الأنعام 1 .
-----------
( 2 ) مضمون الآية 64 من سورة آل عمران .
-----------
( 3 ) الزمر 53 .
-----------
( 4 ) يوسف 87 .
-----------
( 5 ) النساء 172 و 173 .
[ 503 ]
[ 1 501 ] ترجمه روايت منابع ديگر :
« من لا يحضره الفقيه » نوشته شيخ صدوق :
1482 امير المؤمنين عليه السّلام روز عيد فطر خطبه خواند و گفت :
« سپاس ويژه خداوندى است كه آسمانها و زمين را آفريد ، و تيرگيها و روشنى را قرار داد ، آنگاه كسانى كه كفر ورزيدند از راه پروردگار خود روى گردانيده دچار شرك مىشوند ، هيچ چيزى را با اللّه شريك نمىدانيم ، و جز او ولىّ و سرپرستى نمىگيريم . . . و سپاس ويژه آن اللّه است كه از رحمتش نااميدى نيست ، و از نعمتش هيچ جايى تهى نيست ، و از رحمتش جاى نااميدى و از عبادتش جاى تكبر و خوددارى ورزيدن نمىباشد . . . ،
[ بندگان خدا ] شما را به پروا گرفتن از خداوندى سفارش مىكنم كه هيچ نعمتى از او جدا نگردد ، و هيچ يك از رحمتهايش به پايان نرسد ، و هيچ يك از بندگان بىنياز از او نيستند ، و هيچ مقدارى از اعمال با نعمتهايش برابرى نمىكنند . . . » .
[ 2 501 ] ترجمه روايت منبع ديگر :
« من لا يحضره الفقيه » : دنباله ، همان خطبه عيد فطر امير المؤمنين است :
اين جهان سرزمينى است كه نابودى را خدا سرنوشت آن كرده است و كوچ كردن از آن را سرنوشت ساكنانش ، در حالى كه بيشتر ساكنان آن پايداريش را در درون مىپندارند ، و ساختمانش را در چشم خود بزرگ مىانگارند ، اين جهان نمودى شيرين و سر سبز دارد كه به سوى خواستار شتافته ، در دل بيننده بر خلاف آنچه هست فريبنده جلوه داده است ، ثروتمند ناتوان به از دست دادن و بخشيدنش بخل مىورزد و زفتى مىكند ، و ترسان و نگران از پروردگار آن را ناخوش دارد و بدان روى نمىنهد ، پس خدا شما را رحمت كند با بهترين ره توشهاى كه در دسترس داريد ، از اين جهان كوچ كنيد ، و [ از وسيله و ابزارى كم به اندازهاى كه شما را در حركت نيرو بخشد ] بيشتر از اين سر منزل نخواهيد ، و بيش از وسيله كافى و بسنده زندگى از آن نجوييد ، و به بهره كم آن خرسند باشيد . . .
[ 504 ]