[ توضيح مترجم ]
شيخ مفيد ، رحمة اللّه عليه ، در ارشاد گفته كه اين خطبه را آن حضرت پس از كشته شدن طلحه و زبير و شكست اهل بصره ايراد فرموده است .
بعضى احتمال دادهاند اين قسمت گلچين شدهاى از خطبه مفصلى است . ظاهر اينست كه اين خطبه را پس از پايان جنگ خونين جمل و شكست اهل بصره كه آن حضرت با لشكريان خود به بصره فرود آمد و عايشه را نيز همراه آورد ، در بصره بيان كرده است و مطالبى را كلى و سر بسته فرموده : در ابتدا شخصيّت و سوابق و حقوق خود را معرفى كرده ،
پس از آن سرّ شيون و نالهاى را كه از خانههاى بصره بلند است تذكر داده . بايد فهميد كه اين غوغا نتيجه مخالفت اهل بصره با حق و شكستن پيمان و آلت اغراض شوم شيطان شدن است . بايد همه قضايا و پيشامدهاى خطرناك را با علل و اسباب آن دانست ، دلهايى كه هميشه در اضطرابند براى درك مطالب و از ترس لغزش ، در آخر كار مطمئن خواهند شد .
از وضع رفتار شما من مىدانستم در عهد و پيمان پايدار نيستيد و آخر به مكر و عهد شكنى خواهيد برخاست . فقط ظاهر و لباس دين مانع بود كه من باطن شما را آشكار گردانم ، ولى وجدان پاك من تا اعماق نيّت و فكر شما را براى من آشكار كرده بود . شما در مخالفت با من در پيشگاه حق و وجدان عذرى نداريد ، آن وقتى كه همه مانند قافله گمشده در بيابان بىآب ، بىراهنما و دليل مىگشتيد و به هر طرف با سوز و تشنگى نم آبى مىجستيد ، من از شما دستگيرى كردم و شما را از هلاك نجات داده به سرچشمه رساندم . آيا اين بود جزاى من ؟ امروز هر با زبان و بيزبان را به زبان خواهم آورد تا به حق شهادت دهند ، كسانى كه از من تخلف ورزند انديشه و رأيشان در تاريكى شهوات غروب كرده است . از هنگامى كه حق را به من نشان دادند در آن ترديد نكردم و در انجام آن سستى ننمودم . اگر هراس از من ديديد نه از ترس جان است . موسى هنگام رو به رو شدن با ساحران در دل انديشناك شد و هراس او را گرفت اما نه براى جان خود ، بلكه ترس او از غالب آمدن جاهلان و روى كار آمدن دولت گمراهان بود ، امروز با دشمن در سر راه حق و باطل رو به رو شديم و كاملا جدايى پيش آمد ، كسانى كه با سرچشمه ايمان و فضايل من متصل شدهاند سوز تشنگى نخواهند ديد .
[ 152 ]
4 الواعية و من خطبة له عليه السّلام