1 جبر طبيعى حسى و ذهنى براى شناخت ابتدائى
طبيعت انسانى با ساختمان حسى و ذهنى كه دارد در ارتباط با جهان خارجى انواعى از تأثيرات و تأثرات را از خود بروز ميدهد ، كه يكى از آنها پديده شناخت به مفهوم عمومى آن است . اين جبر طبيعى بر مبناى سه عنصر اساسى به جريان ميفتد :
عنصر يكم ساختمان مخصوص ذهن و حواس .
عنصر دوم جهانى بيرون از ذهن و حواس .
عنصر سوم برقرار شدن ارتباط ميان دو عنصر مزبور .
در هر يك از عناصر سه گانه مباحث و تحقيقاتى فراوان از ديدگاههاى گوناگون مطرح ميشود . ما در اين بررسى تنها به بيان چگونگى جبر طبيعى عنصر سوم كه محصولى بنام شناخت ابتدائى را بوجود ميآورد ، مىپردازيم بديهى است كه اگر حواس و ذهن آدمى سالم و معتدل بوده باشد ، بمجرد اينكه مانعى ميان آنها و جهان خارجى وجود نداشته باشد ، رابطه ميان طرفين برقرار گشته ، انعكاسى از ديدنىها و شنيدنىها و ملموسات و غيره به وسيله حواس وارد مغز آدمى گشته و شناخت يا مقدمات و شرايط آنرا بوجود خواهد آورد .
[ 233 ]
ديدن با چشم باز و شنيدن با گوش باز پديدهايست كاملا جبرى طبيعى ، چنانكه انعكاس آنها در ذهن يا تأثر ذهن از آنها ، يك جريان جبرى طبيعى ميباشد .
البته اين هم يك اصل بديهى است كه كميت و كيفيت اين شناخت ابتدائى بجهت اختلاف انسانها در موضعگيرى و خصوصيات حواس و شرايط ذهنى ،
مختلف خواهد بود .