ترجمه خطبه بيست و نهم
اين خطبه را پس از داستان حكمين ( ابو موسى اشعرى و عمرو بن عاص ) پس از آنكه ضحاك بن قيس ( از پيروان معاويه ) به كاروان حج تاخته و آن را غارت نمود ، ايراد نموده است 1 و در اين خطبه به آنچه كه در اطراف قلمرو زمامدارى امير المؤمنين روى ميداده است ، اشاره نموده و پيروان خود را براى ايجاد نظم و اصلاح آنها تحريك فرموده است : 2 اى مردمى كه بدنهايتان در كنار يكديگر ، ولى هواهايتان گوناگون است 3 سخن شما سنگهاى سخت را سست 4 ، و كارتان دشمنان را درباره شما به طمع مياندازد 5 وقتى كه در مجالس مىنشينيد ، از همه جا سخن ميرانيد 6 هنگاميكه جنگ به سراغتان ميآيد ، فرياد برميآوريد : اى جنگ از ما دور شو 7 دعوت و تحريك كسى كه شما را [ بسوى حق و دفاع از آن ] بخواند ، ارزشى ندارد 8 و آن كس كه زير شكنجه شما قرار بگيرد ، هرگز دل راحتى نخواهد داشت 9 [ كارى جز اين نداريد كه در برابر دعوت من براى دفاع از حق ] با سخنان گمراه كننده عذر ميتراشيد 10 از من خواستيد جنگ را به تأخير بيندازم 11 چونان بدهكارى كه از طلبكار خود تمديد ميخواهد 12 انسان ذليل و خوار از ورود ستم بر خود جلو نميگيرد 13 حق بدون جديت قابل وصول نيست 14 [ شگفتا ] كدامين خانه و وطن را جز خانه و وطن خود از اشغال بيگانگان ممنوع خواهيد ساخت 15 و با كدامين رهبر پس از من ، به ميدان نبرد وارد خواهيد گشت 16 سوگند بخدا ، فريب تباهكننده خورد كسى كه شما او را فريب داديد 17 سوگند بخدا ، كسيكه شما را وسيله برد قرار داد ، [ بازندهترين ] نوميد
[ 185 ]
كنندهترين سهم را برگزيد 18 و كسى كه بوسيله شما بسوى دشمنش تيرانداخت ،
تيرى شكسته و بىپيكان رها كرد 19 . سوگند بخدا ، اكنون ديگر نه گفتارتان را تصديق مىكنم 20 و نه اميدى به يارىتان دارم 21 و نه دشمن را بوسيله شما تهديد ميكنم 22 چه شده بر شما 23 چيست دواى دردهايتان ، و چيست راه معالجه بيماريهايتان 24 دشمن هم مردانى مانند شمايند 25 آيا سخن بدون علم 26 آيا غفلت بدون خوددارى از آلودگيها 27 آيا طمع و اميد براى رسيدن به حق ( پيروزى ) بدون شايستگى [ يا طمع براى رسيدن به غير حق ] 28
[ 187 ]