گروه دوم اراده و مشيت خداوندى را درباره حمايت از حق و اجراى آن بيان ميدارد .
مقصود از اين حمايت و اجراى پيروزى حق در پيكار تن به تن با باطل نيست ، بلكه واقعيت حق ثابت در نظام عالم هستى است كه تحت مشيت الهى ميباشد . وجدانها و عقول سليم آدميان همواره درككننده و بازگو كننده حق و لزوم آن در جريان حيات انسانها ميباشند .
اگر همه مردم كره خاكى ، به باطل عمل كنند و باطل را بر حق مقدم بدارند ، باز در صورتيكه حق براى آنان توضيح داده شود و آنان با اعتدال روانى معناى حق را درك كنند ، در پيشگاه حق ساكت و احساس احترام در مقابل آن مينمايند و چنانكه يكى از بزرگترين متفكران درباره تكليف گفته است :
« و همه تمايلات با آنكه در نهانى بر خلافش رفتار ميكنند ، در پيشگاه تكليف ساكتند » وضع روانى انسانها در مقابل حق كه در حقيقت تكليف هم يكى از مصاديق آن است ، چنين است . احساس حق و احترام در پيشگاه آن ، كه
-----------
( 1 ) المؤمنون آيه 71
-----------
( 2 ) الاسراء آيه 81
[ 59 ]
در ميان انبوه تمايلات و خواستههاى طبيعى ، مانند آب زلال در يك كوه خشك و پر صخره ميدرخشد ، بوسيله انسانهائى هشيار در ميان مستان در هر جامعه و در همه دورانها ، همانند مشعلى فروزان در سر راه كاروان بشرى ميدرخشد و هر اندازه هم كه هواداران باطل درصدد خاموش ساختن آن مشعلها برآيند ، چون حق وابسته به مشيت خدا است ، قدرت نابود كردن حق را نخواهند داشت .