پس از من با رهبرى كدامين پيشوا پيكار خواهيد كرد ؟
آيا براى پيكار در راه از بين بردن باطل ، بدنبال معاويه خواهيد افتاد ؟
او كه ضد حق و برپادارنده باطل است ، چگونه ميتوانيد زير پرچم وى از حق دفاع كنيد و باطل را از بين ببريد ؟ آيا عمرو بن العاص خودفروش را ميخواهيد كه با تمام آگاهى و عمد و اختيار خود را ابزار حقكشى معاويه نموده به هواى رياست مصر هرگونه حقيقت و حق را زير پا گذاشت ؟ چه كسى را ميخواهيد ؟ اصلا در اينباره تا حال انديشيدهايد كه چه ميخواهيد ؟ يقيناً نينديشيدهايد ، زيرا كسى كه از روى تعقل و منطق بداند چه ميخواهد ، بطور قطع او ميداند كه چه كسى را ميخواهد . بخود بياييد و دقت كنيد و ببينيد كه نادانى شما درباره اينكه چه كسى را ميخواهيد ، معلول آن است كه نميدانيد چه ميخواهيد . ارزش و شخصيت پيشتازان را نه با اعضاى مادى او ميتوان سنجيد و نه با موقعيت بىمحاسبهاى كه در اجتماع بدست آورده است و نه با نژاد و ثروت و مقام و حيلهبازيهاى وى براى لغزش از اصول و قوانين انسانيت . بلكه ارزش و شخصيت پيشتازان بايد با هدفگيريها و كميت و كيفيت تكاپو و تلاشى كه در راه بدست آوردن آنها انجام ميدهد ، تعيين و مشخص گردد .
با نظر به اين قانون اساسى و پايدار درباره رهبرى من بينديشيد . من كيستم ؟ من على بن ابيطالبم . آيا شخصيت من تاكنون ابهامى داشته است كه
[ 208 ]
شما را در اقدامهاى حياتى سردرگم و كلافه نمايد ؟ آيا من شما را با دستور به جنگ و پيكار ، روانه كوه و دشت و هامون و سنگلاخها و خارستانها مينمايم و خود در كاخهاى مجلل و باشكوه روى بستر پرنيان سر بر بالش پر قومى نهم آيا من شما را به ميدان نبرد كه نيزارى از شمشيرها و نيزهها است ميفرستم و سپس خود در باغهاى ارم و زير سايه درختان با طراوت و لب چشمهسارها ميآرامم و گوش به ترانههاى بلبلان خوشخوان ميدهم ؟ آيا وضع من در خوراك و لباس و مسكن و ديگر وسايل زندگى از شما بهتر است ؟ آيا كسى ديگر را سراغ داريد كه بيش از من شيفته حق و حقيقت و تكاپوگرتر از من در رسانيدن جامعه به آرمانهاى « حيات معقول » بوده باشد ؟ آيا شما را روانه ميدان كارزار كه مرز زندگى و مرگست مينمايم و سپس خود در لذايذ زندگى غوطهور ميشوم ؟ برخيزيد ، و جان خود را فريب ندهيد . 17 ، 18 ، 19 المغرور و اللَّه من غررتموه و من فازبكم فقد فاز و اللَّه بالسّهم الاخيب و من رمى بكم فقد رمى بافوق ناصل ( سوگند بخدا ، فريب تباهكننده خورد كسى كه شما او را فريب داديد .
سوگند بخدا ، كسيكه شما را وسيله برد قرارداد [ بازندهترين ] نوميد كنندهترين سهم را برگزيد )