كلی و عمومی است ، مربوط نيست . تفاوت سخن امام با سخن ما چقدر است ؟امام حسين ( ع ) فرياد كشيده كه علل و انگيزه قيام من مسائلی است كهمنطبق بر اصول كلی اسلام است . احتياجی به دستور خصوصی نيست . آخر دستور خصوصی را در جايی میگويند كهدستورهای عمومی وافی نباشد . امامحسين ( ع ) در كمال صراحت فرمود : اسلامدينی است كه به هيچ مؤمنی ( حتی نفرمود به امام ) اجازه نمیدهد كه درمقابل ظلم ، ستم ، مفاسد و گناه بیتفاوت بماند . امامحسين ( ع ) مكتببوجود آورد ولی مكتب عملی اسلامی ، مكتب او همان مكتب اسلام است .مكتب اسلام بيان كرد ، حسين ( ع ) عمل كرد . ما اين حادثه را از مكتببودن خارج كرديم ، وقتی از مكتب بودن خارج شد ، ديگر قابل پيروی نيست ،وقتی كه قابل پيروی نبود ، پس ديگر نمیشود از حسين استفاده كرد ، يعنیاز حادثه كربلا نمیتوان استفاده كرد . از اينجا ما حادثه را از نظراثرمفيدداشتن ، عقيم كرديم . آيا خيانتی از اين بالاتر هم در دنيا وجوددارد ؟ اين است كه عرض كردم تحريف معنوی كه در حادثه عاشورا صورتگرفته است از تحريف لفظی آن صددرجه خطرناكتر است . چرا ائمه اطهار ( حتی از پيغمبر اكرم روايت است ) گفتند كه اين نهضتبايد زنده بماند ، فراموش نشود ، مردم برای امامحسين ( ع ) بگريند ؟هدف آنها از اين دستور چه بوده است ؟ ما آن هدف واقعی را مسخ كرديم .گفتيم فقط بخاطر اين است كه تسلی خاطری برای حضرتزهرا سلاماللهعليهاباشد ! با اينكه ايشان در بهشت همراه |