شنيديم كه او از پيغمبر شنيده بود . بنابراين ، اين جمله پيغمبر دربارهعمار قابل انكار نبود . شاميها به معاويه اعتراض میكردند كه عمار را ماكشتيم و پيغمبر فرمود : « تقتلك الفئة الباغية » ، گفت اشتباه كرديد !درست است كه پيغمبر فرمود عمار را آن فئهسركش ، طائفهسركش ،لشكرسركش میكشند ، ولی عمار را ما نكشتيم ! گفتند لشكريان ما كشتند .گفت نه ! عمار را علی كشت كه او را به اينجا آورد و موجبات كشته شدنشرا فراهم كرد ! عمروعاص دو پسر داشت ، يكی مانند خودش دنيادار و دنياپرست و ديگرینسبتا جوان مؤمن و با ايمانی بود و با پدرش هماهنگی نمیكرد . اسم اوعبدالله بود . در يك جلسهای كه عبدالله حاضر بود ، همين مغلطه معنوی رابكار بردند . عبدالله گفت اين چه حرفی است كه میزنيد ، اين چهمغلطهكاری است كه میكنيد ؟ ! چون عمار در لشكر علی بود پس علی او راكشت ؟ ! گفتند بله ! گفت پس بنابراين حمزهسيدالشهدا را هم پيغمبر كشت، چون حمزهسيدالشهداء در لشكر پيغمبر بود و كشته شد . معاويه ناراحت وعصبانی شد به عمروعاص گفت چرا جلوی اين پسر بیادبت را نمیگيری ؟ ! اينرا میگويند تحريف معنوی . اگر بخواهيم حوادث و قضايا را تحريف معنوی كنيم ، چگونه تحريفمیكنيم ؟ حوادث و قضايای تاريخی از يك طرف علل و انگيزهها و از طرف ديگرمنظور و هدفهايی دارند . تحريف يك حادثه تاريخی اين |