كسی كه از او خيلی حساب میبرد ، بيعت بگيرد تا اين بيعت سبب خاموشیهمه مردم بشود و در واقع تعهدی از حسين بن علی عليهالسلام در مورد خودشبگيرد . پس از مرگ معاويه ، يزيد بلافاصله نامهای از شام به حاكم مدينه "وليد بن عتبة بن ابی سفيان " كه از بنی اعمام خودش بود نوشت و در آن ،خبر درگذشت معاويه و نيز اينكه خودش در جای پدرش نشسته است را به اورساند . و در نامه جداگانهای نام چند نفر را نوشت و در رأس آنها حسينبن علی عليه السلام كه حتما بايد از اينها بيعت بگيری . امام حسينعليهالسلام حاضر به بيعت كردن نشد ( كه داستانش را شايد مكرر شنيدهايد )و پس از چند روزی كه در مدينه توقف كرد در حاليكه ميدانست اينها دستبردار نيستند ، با اهل بيت و خاندانش بسوی حرم امن الهی " بيت اللهالحرام " در مكه حركت كرد و به آنجا رفت . يعنی در دهه آخر ماه رجببود كه خبر مرگ معاويه به مدينه رسيد و از امام حسين عليه السلام تقاضایبيعت كردند . شايد در حدود بيست و هفتم ماه رجب بود كه امام حسين عليهالسلام بهطرف مكه حركت كرد و در سوم ماه شعبان كه روز ولادت ايشان هم هست ،وارد مكه شد ، و تا هشتم ماه ذیالحجه در مكه اقامت كرد . به هر حال بههيچ وجه حاضر نشد آن تقاضايی را كه از او شده بود تمكين كند . اين ( پاسخمنفی داد ) يك گفته است ، گفتهای كه به اين نهضت ماهيت مخصوص میدهد، و آن ماهيت نفی و عدم تمكين و تسليم در مقابل تقاضاهای جابرانه قدرتحاكم زمان است . |