بچههای كوچك مسلم هستند ، برادران كوچك مسلم هستند ، خواهر و بعضی ازدختر عموها و كسان مسلم هستند . حالا اباعبدالله ( ع ) به چه شكل به آنها اطلاع بدهد . مسلم دختر كوچكیداشت . امام حسين ( ع ) وقتی كه نشست او را صدا كرد ، فرمود بگوئيدبيايد . دختر مسلم را آوردند ، او را نشاند روی زانوی خودش و شروع كردبه نوازش كردن . دخترك زيرك و باهوش بود ، ديد كه اين نوازش ، يكنوازش فوقالعاده است ، پدرانه است ، لذا عرض كرد يا اباعبدالله ! ياابن رسول الله ! اگر پدرم بميرد چقدر . . . ؟ اباعبدالله ( ع ) متأثر شد، فرمود : دختركم من به جای پدرت هستم . بعد از او ، من جای پدرت رامیگيرم . صدای گريه از خاندان اباعبدالله ( ع ) بلند شد . اباعبدالله ( ع) رو كرد به فرزندان عقيل و فرمود : اولاد عقيل ! شما يك مسلم داديد كافیاست ، از بنی عقيل يك مسلم كافی است ، شما اگر میخواهيد برگرديد ،برگرديد . عرض كردند يا اباعبدالله ! يا ابن رسول الله ! ما تا حال كهمسلمی را شهيد نداده بوديم ، در ركاب تو بوديم ، حالا كه طلبكار خون مسلمهستيم ، رها كنيم ؟ ابدا ، ما هم در خدمت شما خواهيم بود تا همانسرنوشتی كه نصيب مسلم شد ، نصيب ما هم بشود . و لا حول و لا قوش الا بالله العلی العظيم وصلی الله علی محمد و آلهالطاهرين . پاورقی : 1 - افتادگی از متن پياده شده از نوار است . |